افرادی هستند که در بزرگسالی هنوز به عروسک ها وابسته هستند و نسبت به آن ها احساس جاندار پنداری دارند و از عروسک هایشان مانند یک موجود زنده مراقبت می کنند و یا با آن ها صحبت می کنند و عروسکشان را در آغوش میگیرند.
بعضی از افراد دیگر ، با بودن عروسک در کنارشان می خوابند و یا فیلم تماشا می کنند . ممکن است این اشخاص توسط دیگران مورد تمسخر یا سرزنش قرار بگیرند ( به طور مثال به آن ها گفته شود : مگه تو بچه ای که عروسک داری ؟ یا اینکه تو باید خجالت بکشی که هنوز عروسک بازی می کنی و . . . ) به همین خاطر این افراد سعی می کنند جایگزینی برای عروسک هایشان در نظر بگیرند مثلا به جای عروسک ، بالشتی را در آغوش بگیرند و بخوابند .
این نوع وابستگی به عروسک به دلایل فرهنگی ، به طور آشکار در خانوم ها بیشتر و در آقایان کمتر دیده می شود .
علاقه به عروسک در سن بزرگسالی، جرم نیست ! اما زمانی که میزان علاقه و وابستگی بزرگسال به عروسک بازی زیاد باشد نمی توان این موضوع را نادیده گرفت و باید بررسی شود .
دلایلی که باعث علاقه و یا وابستگی بزرگسال به عروسک می شود عبارتند از :
- ضعف اعتماد به نفس : آدم ها با اعتماد به نفس ضعیف ، دلشان نمی خواهد با بقیه رابطه برقرار کنند به همین خاطر ، عروسک را هم صحبت و مخاطبی تصور می کنند که پیوسته همراهشان است و هر زمان اراده کند مورد مصاحبت او قرار میگیرد. مخاطبی که هیچگاه از صحبت خسته نمیشود، چشمهایش پیوسته باز است و حواسش پرت نمیشود، هنگام صحبت کردن خمیازه نمیکشد و یا حتی به او گوشزد نمیکند که گرفتار است. حرفهای تکراری را گوش میدهد، هرگز وسط حرفهایش نمیدود، در حین صحبت اشکالات تلفظیاش را اصلاح نمیکند و یا برای روند کند صحبت او بیتحمل نیست.
- در افرادی که دارای اختلال شخصیت دوری گزین هستند گرایش به صحبت و عروسک بازی ممکن است دیده شود .
- شخصی که در بزرگسالی به خاطر سبک رفتاری و تربیتی نا مناسب والدین و ... نقش یک فرزند کودک را همواره بر عهده می گیرد ، ازنظر فکری نمی تواند مستقل و یا تصمیم گیرنده ی خوبی برای حل مشکلات و مسایل خودش باشد و دچار شخصیت وابسته ای می شود که همیشه به دنبال جلب حمایت از خانواده است به همین دلیل اگر زمانی کسی به او کمک رسانی نکند دچار احساس تنهایی می شود و مانند یک کودک به سمت عروسکش می رود .
- ترس و تنهایی – ناکامی - عدم حمایت عاطفی از کودکی تا بزرگسالی و احساس نیاز شدید به محبت - روابط خانوادگی ضعیف در کودکی - از دست دادن عزیزان ( مثل فوت اعضای خانواده ، شکست عشقی و... ) : این افراد با استفاده از مکانیسم واپس روی ، جای شیوه های حل مسائل به سبک بزرگسال را ، به رویکردی کودکانه میدهد . واپس روی یعنی بازگشت به مراحل ابتدایی رشد و تکامل (مراحلی مطمئن تر ، امن تر و فاقد استرس) و بروز واکنشهای بلوغ نیافته . مثال: بزرگسالی که هنگام سرخوردگی و ناکامی عروسکی را در آغوش میگیرد.
- نازایی و یا علاقه ی شدید به داشتن فرزند : در اینصورت فرد برای ارضای نیاز مادرانه ی خود عروسک را مانند فرزند واقعی خودش تصور می کند و به آن توجه و رسیدگی می کند .
- در افراد دارای سایکوز هم ممکن است جاندار پنداری و گفتگو با عروسک دیده شود
نویسنده: بهنوش ده آرا
https://goo.gl/6Rpf1B