کشور آمریکا در حال حاضر یکی از بالاترین نرخ های چاقی را در تاریخ به ثبت رسانده است و این امر این کشور را به جایگاهی برای تحقیق بر تعصبات وزنی یا به طور دقیق تر ترس از چاقی تبدیل کرده است. چنین تحقیقاتی دریافته اند که هر چه فردی ترس از چاقی بیشتری داشته باشد، بیشتر به کلیشه های منفی درباره ی افراد چاق معتقد است. این کلیشه ها شامل این موارد است: افراد چاق تنبل و پر خور هستند و اراده و نظم و انضباط ندارند، و بنابراین آنها را سرزنش می کنند.
همین امروز، یکی از دوستان لاغر اندام من پستی را که حاوی جکی درباره ی یک زن چاق بود در فیسبوک گذاشت و این پست لایک های بسیاری دریافت کرد. در نتیجه این موضوع برایم روشن شد که تعصبات درباره ی چاقی در سطح اجتماع پذیرفته شده است و کمتر نسبت به آن واکنشی مقابله ای نشان داده می شود. در واقع تحریم و قدغن کردن تعصبات مربوط به چاقی یا تبعیضات در این زمینه عملا مورد انتقاد قرار نمی گیرد.
پژوهش های اخیر که در مجله ی بین المللی چاقی منتشر شده اند تحقیقاتی درباره ترس از چاقی با کیفیت بالا و استاندارد را در سراسر جهان انجام داده اند تا متغیر های پیش بین و ویژگی های افراد متعصب نسبت به چاقی و آنهایی که فاقد این تعصبات هستند را با هم مقایسه کند. این تحقیقات این هدف غایی را در سر می پرورانند که ببیند آیا مداخلات روانپزشکی برای کاهش تعصبات نسبت به چاقی در سراسر جهان مفید هستند یا خیر.
نزدیک به ۳۰۰۰ بزرگسال از ایالات متحده آمریکا (۱۲۶۱)، کانادا (۶۲۱)، ایسلند (۸۰۲)، و استرالیا (۱۸۲) انتخاب شدند. این انتخاب به خاطر این بود که این کشورها نرخ های مشابهی در اضافه وزن و تعداد بزرگسالان چاق دارند (حدود ۶۰ تا ۷۰%)، و همچنین درآمد سرانه و حکومت های دموکراتیک قابل مقایسه ای دارند.
همه شرکت کنندگان در مطالعه پرسشنامه ای را تکمیل کردند که شامل اندازه گیری باورهایی درباره کلیشه های منفی درباره چاقی بود (مقیاس ترس از چاقی) و داغ ننگ درباره افراد چاق (مقیاس جهانی تعصبات-نسخه چاقی)، باورها درباره دلایل چاقی، تجارب شخصی شرکت کنندگان درباره ی تعصبات چاقی، و اینکه از نظر آنها چه کسی باید شرزنش شود، بود.
تحلیل آماری نشان داد که روابط معنادار بسیاری بین پاسخ ها وجود دارد که نشان دهنده شباهت ها و تفاوت هایی بین این چهار کشور است.
محققین نشان می دهند که این باورها در واقع ممکن است یکی از دلایل ترس از چاقی باشد. برعکس، افرادی که بیشتر به دلایل فیزیولوژیکی و محیطی چاقی معتقد هستند، تعصبات چاقی و وزنی کمتری دارند.
محققین دریافتند که زنان کمتر از مردان نسبت به آنهایی که فکر می کردند چاق هستند، داغ ننگ میزدند، با این تلقی که خودشان را چاقتر ارزیابی می کردند و قضاوتشان براساس وضع ظاهری خودشان بود.
اما چگونه خواهد بود که فردی که به خاطر اضافه وزنش خوار شمرده شود واقعا به کلیشه های منفی و مخرب درباره ی چاقی اش باور دارد؟ نویسندگان نشان می دهند که آمریکایی ها و استرالیایی های چاق بیشتر دچار ردونی کردن داغ ننگ چاقی از سوی اجتماع می شوند. این امر جالب است که بدانیم در این مطالعه به شرکت کنندگان آمریکایی و استرالیایی سهم بالاتری از ترس نسبت به چاقی را نسبت به شرکت کنندگان کانادایی و ایسلندی داشتند.
توضیح احتمالی اینست که بسیاری از شرکت کنندگان آمریکایی و استرالیایی به طور کل قویا جمعیت چاق را به رسمیت نمی شناختند و معتقد بودند که خودشان، بر خلاف دیگر افراد چاق مستحق سرزنش می باشند، دچار مشکلی موقتی اند.
این مورد ممکن است منطقی تر به نظر برسد که تجربه ی شخصی تعصبات می تواند فردی را کمتر دچار تعصب نسبت به دیگران یا خود کند. با این وجود، نتایج این مطالعه نشان می دهد که خوار شمردن چاقی که باعث می شود قربانی این خوارشمردگی نگرش منفی مشابه ای را هم به خود و هم به دیگران روا دارد.
کاهش نگرش های ضد چاقی
نکات این یافته ها برای برنامه های کاهش نگرش های منفی ضد چاقی شامل موارد ذیل می گردد: برنامه هایی برای کاهش باورها درباره ی سرزنش ها و شرمندگی های شخصی نسبت به وزن بدن خود، بوجود آوردن برنامه های آموزشی درباره ی نقش آفرینی عواملی در بیرون از کنترل شخصی بخصوص در مورد مردان، و تاکید بیشتر بر خود خود-خوارشمردگی در کشورهایی که بیشتر دچار ترس از چاقی هستند.
نویسنده:علی فراهانی