لزوم مشاوره و راهنمایی و ضرورت آن در زندگی انسان

در دنیای پر ازدحام و پیچیده امروز که با تغییر و تحولات سریع باعث سرگیجه و اضطراب و آشفتگی می گردد و به موازات گسترش اجتماع و پیچیدگی نهادهای آن مشکلاتی بروز می کند، حضور متخصصین مشاوره و راهنمایی می تواند ضرورت یابد که قبلاً چندان نیازی بدان احساس نمی شده است. در جوامع امروز بشری، روابط اجتماعی روز به روز سست تر می شود و افراد همبستگی عاطفی خود را، که گاهی اوقات می تواند مشکل گشای ناراحتی های روحی باشد، از دست می دهند؛ به طوری که خانواده های زیادی بدون آن که همدیگر را بشناسند و خود را در غم و شادی یکدیگر شریک بدانند، ناآشنا، غریبه و بی خبر از یکدیگر و با فاصله های روحی زیاد در کنار هم زندگی می کنند. خانواده به علت افزایش سطح گرفتاری های شغلی پدر و مادر و مسئولیت هر یک از افراد خانواده در امور مربوط به خود، کارکرد طبیعی خود را از دست می دهد و والدین کمتر فرصت می کنند به درد دل فرزندان خود گوش دهند. در نتیجه، انتظار والدین از متخصصین روانشناس و مشاورینی که بتوانند به صحبت ها و درد دل های فرزندان آنها گوش دهند و مشکلات آنها را حل کنند، بالا می رود و انتظار دارند روانشناسان، مشاوران و درمانگران با ارائه خدمات ویژه ای، این مسئولیت سنگین را به عهده بگیرند. در روابط زناشویی نیز وضع به همین منوال است، و زن و شوهرهای بسیاری خسته و دلزده از رابطه بدون کیفیت خود به مشاورین و روانشناسان و درمانگرها و متخصصین این رشته مراجعه می کنند تا شاید بتوانند روابط خود را از خطر سقوط و فروپاشی حفظ کنند، و باز مسئولیت سنگین حفظ و ارتقای کیفیت روابط خود را به روانشناسان و مشاورین می سپارند. نکته دیگری که با توجه به ضرورت های اجتماعی و تحولات صنعتی و اقتصادی وجود و حضور متخصصین روانشناس، مشاور و درمانگر را ضروری نشان می دهد، آن است که جامعه و روابط بین افراد بسیار پیچیده تر از قبل شده و این باز نیاز دارد به این که متخصصین روابط اجتماعی و روابط بین فردی به ما آموزش بدهند. همچنین در زمینه های شغلی و اقتصادی همه چیز پیچیده تر از قبل شده و تخصص از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. انسان ها در نظام های بی رحم و پیچیده اقتصادی به شکل پیچ و مهره های ماشین در می آیند و ابعاد انسانی آنها مورد تهدید قرار می گیرد و به جای تأکید بر عزت، شرافت و حرمت انسان، بر تولید بیشتر، سود بیشتر و کارایی هر چه بیشتر و بالاتر انسان تأیید می شود، و خلاصه این که در نظام های پیچیده اقتصادی مسئله توجه به حرمت انسان و خصوصیات انسانی او به دست فراموشی سپرده می شود، و این نظام ها شخصیت او را مسخ می کنند و از او یک ماشین سرد و بی روح می سازند. بنابراین، در داخل نظام های پیچیده اقتصادی لازم است متخصصین روانشناس، مشاور و درمانگرانی حضور داشته باشند تا هدایت انسان ها را بر عهده بگیرند تا لا به لای چرخ دنده های عظیم و سنگین ماشین آلات صنعتی و پیچ و خم سازمان های بزرگ متلاشی و نابود نشوند و بتوانند در جامعه مادی پر از پیچ و خم و عاری از عواطف، مسیر زندگی عاطفی و انسانی خود را دنبال کنند و سرانجام جای درست خود را در جامعه بیابند. دلیل دیگری که ضرورت حضور مشاورین، روانشناسان و درمانگران را در زندگی خصوصی افراد نشان می دهد، تحول جوامع از حالت سنتی و دیکتاتوری به حالت دموکراسی و آزادی است. در نظام های سنتی، و به خصوص در نظام های مبتنی بر حکومت زر و زور، ضوابط و معیارها با آنچه که در یک جامعه آزاد و مبتنی بر اصول دموکراسی وجود دارد کاملاً متفاوت است. در یک جامعه آزاد و مبتنی بر دموکراسی افراد دیگر حق تحمیل عقاید خود را بر دیگران ندارند و به انسان آزادی انتخاب و تصمیم گیری داده می شود و فرد اجازه دارد خودش راهگشای مشکلات خویش و تعیین کننده جهت زندگی خود باشد و اختیار زندگی خصوصی و حتی اجتماعی خویش را خود به دست گیرد. در جوامع آزاد و دموکرات(که جامعه خود ما ایران نیز در حال گذر و رسیدن به چنین شرایطی است)، استعدادها را در بند نمی کنند بلکه فرصت بروز و تجلی به آن می دهند و برای تکامل آنها امکانات مناسبی فراهم می کنند. بدیهی است وقتی به فرد آزادی بدهند و هنگامی که او را تعیین کننده سرنوشت خویش بدانند و مسئله تصمیم گیری را به خودش محول کنند، باید به او این کمک را هم بکنند تا بهترین راه استفاده از آزادی و تعیین خط مشی زندگی خود را به روشنی بشناسد، تصمیمات آگاهانه و معقولی بگیرد و آگاهانه در روند تکامل شخصی و اجتماعی خویش نقش فعالی ایفا کند. در همین جا است که ضرورت حضور مشاورین، روانشناسان و درمانگران احساس می شود که با مشاوره و راهنمایی مفید و کاربردی خود به افراد کمک کنند بهترین تصمیمات را بگیرند و مسیر زندگی خود را هموار سازند. توسعه علوم نیز زمینه ای برای ضرورت مشاورین و روانشناسان و متخصصین این رشته فراهم کرده است و به نحوی خاص ضرورت آن را محسوس کرده است. توسعه علوم موجب پیدایش رشته های علمی بسیار متنوعی شده است و در نتیجه، بر مسئله تصمیم گیری و انتخاب صحیح رشته تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان به شدت تأثیر گذاشته است. بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان نمی دانند که ماهیت این رشته های علمی چیست و آیا برای آن ساخته شده اند یا نه. این که آیا خصوصیات شخصی آنان نظیر علایق، استعدادها، هوش و به طور کلی شخصیت آناه جوابگوی کدامیک از این رشته های علمی است، برایشان مسئله ای است بسیار بغرنج و نامعلوم که نیاز به مشاوره و راهنمایی یک روانشناس متخصص و دلسوز را محسوس می کند. اما، علاوه بر مطالب فوق، اگر در مسئله مشاوره و راهنمایی و اصول حرفه ای متخصصین این رشته قدری دقیق تر شویم، می بینیم که سابقه تاریخی مشاوره و راهنمایی و ضرورت وجود آن در زندگی انسان ها به یکی دو قرن اخیر و از زمان شکل گیری شاخه روانشناسی محدود نمی شود، و سرآغاز آن بسی دورتر از آن است. اصولاً وقتی که ما تاریخ و فلسفه ادیان را مطالعه می کنیم، می بینیم که مشاوره و راهنمایی و بهبود وضع روحی انسان ها برای رسیدن به رشد و تکامل با خلقت و مسأله آفرینش انسان در آمیخته بوده است و همراه با آفرینش انسان، ضرورت مشاوره و راهنمایی او هم مطرح شده است. روی این اصل خداوند متعال به دنبال آفرینش انسان، در هر زمان به اقتضای ویژگی های آن عصر، پیغمبری را که از هر نظر بر دیگران ارجح و مورد اعتماد بوده مبعوث کرده است تا به مسئله خطیر مشاوره و راهنمایی و هدایت بشر، به منظور نیل به سعادت و خوشبختی آنها بپردازد. پس می توان گفت که مفهوم مشاوره و راهنمایی برای اولین بار در مذهب و بعدها در فلسفه مطرح شده است و پیشوایان دینی و فلسفی اولین راهنمایان و مشاورین تاریخ بشری بوده اند. اعزام پیامبران یکی پس از دیگری، و نیز واگذاری نقش پیغمبران به امامان و جانشینان آنان، مبین آن است که مشاوره و راهنمایی همواره در زندگی انسان ها امری لازم و ضروری بوده است و باید به طور مستمر ادامه داشته باشد و فرد متخصص، آگاه و دلسوزی نیز عامل اجرای آن باشد. از این رو، حضور متخصصین مشاور، روانشناس، درمانگر و روانکاو در دنیای پر التهاب امروزی که منجر به گم کردن مسیر اصلی زندگی شده  و سرگیجه و آشفتگی سرسام آوری برای انسان امروزی ایجاد کرده، ضروری به نظر می رسد. از نظر روانشناسی رشد و تکامل، مشاوره و راهنمایی یک ضرورت حیاتی است. این مسئله را می توان از مقایسه نوزاد انسان با نوزاد حیوانات دیگر دریافت. معمولاً نوزاد اغلب حیوانات بر اساس غریزه عمل می کند و رشد جسمانی اش هم بسیار سریع تر از نوزاد انسان است؛ در حالی که رشد جسمانی انسان بسیار آهسته و تدریجی است و اعمال و رفتارش بر اثر یادگیری های محیطی و عوامل عاطفی شکل می گیرد. در نتیجه، نوزاد حیوانات خیلی سریع تر خود را با محیط تطبیق می دهد و زندگی ساده و غریزی و یکنواخت خود را دنبال می کند و عوامل عاطفی و اجتماعی نیز نقش خاصی در شکل گیری موجودیت و هویت او ندارد. اما نوزاد انسان برای سازش با محیط اول باید به حد مشخصی از رشد برسد، و دوم برای هر جزء از رفتارش نیازمند یادگیری، مشاوره، راهنمایی و هدایت است. تا اینجا درباره ضرورت مشاوره و راهنمایی و حضور متخصصین روانشناس، درمانگر و روانکاو مطالبی مطرح شد. حال باید دید که مفهوم راهنمایی و مشاوره چیست؟ راهنمایی و مشاوره، یک هدف کلی دارد و آن کمک به فرد است برای پیدا کردن میسر اصلی زندگی خود و رسیدن به درجات بالاتری از کمال و معرفت و آگاهی، و فراتر رفتن از خور و خواب و خشم و شهوت، که غرایز صرفاً حیوانی هستند. در چارچوب اصول روانشناسی حرفه ای، راهنمایی و مشاوره به معنای مطالعه همه جانبه فرد است، بررسی نظریات و امکانات مختلف برای گسترش بینش و آگاهی فرد و کمک به انتخاب های معقول و سازنده او و در نتیجه درمان مشکلات فرد در یک رابطه عاطفی امن و کنترل شده بین درمانگر و بیمار. گاه همین رابطه عاطفی و امن و کنترل شده بین درمانگر و بیمار است که بیمار را شفا می بخشد و زخم های او را التیام می دهد. در پناه یک رابطه عاطفی امن و کنترل شده که بین بیمار و درمانگر شکل می گیرد، بیمار می تواند کاملا ًآزادانه تمام احساسات و عواطف خود را بازگو کرده تا درمانگر آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و راهکارهای درمانی آن را در اختیار فرد قرار دهد. با گفتگوهای گرم و صمیمی و تجزیه و تحلیل ها و طراحی رفتارهای معقول و واقع بینانه در جلسات درمان فرد می تواند به کمک درمانگر به مسیر اصلی زندگی اش بازگردد؛ هر چند خسته و زخمی، اما باز می گردد.

نویسنده: زینب سعید نیا

https://goo.gl/43a47Y

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.