زندگی در کنار یک فرد که بتوانید با آن رشد کنید بهترین نعمت از سوی خداست و باید بدانید که همین نعمت را خیلی ها ندارند و از نبود یک همدم د رکنار خود رنج می کشند. بنابراین منتظر خوشبختی و خوشحالی نباشید! سعی کنید خودتان آن را به سمت خود فرا بخوانید، د راین مقاله سعی کردیم که نکاتی را به شما ارائه دهیم که می دانیم در روابط تاثیر به سزایی دارد.
به همسر خود امتیاز دهید
مردان فکر می کنند وقتی برای زن کار خیلی بزرگی انجام دهند، امتیاز بالایی به دست آورده اند. آنها تصور می کنند اگر کارهای کوچکی انجام دهند ( مثل خریدن یک شاخه گل) ، امتیاز کمی می گیرند. مردها اساس امتیازگیری را در کارهای بزرگ می بینند و معتقدند با متمرکز کردن وقت و انرژی خود به منظور انجام کاری بزرگ برای زن می توانند او را راضی کنند ؛ اما در واقع این فرمول درباره زن کاربردی ندارد، چون از نظر زن، کسب امتیاز طور دیگری است.
هر چند مرد فکر می کند که برای هدیه بزرگ امتیازی بیشتر به دست می آورد. اما او متوجه نیست که برای زن هدایای کوچک هم به اندازه هدایای بزرگ مهم هستند. بدون درک این فرق اساسی در خصوص کسب امتیاز، زن و مرد همیشه در روابط با یکدیگر کلافه می شوند و احساس یأس می کنند.
راه های گوناگونی وجود دارد که مرد بدون زحمت زیاد بتواند امتیازهای بیشتری به دست آورد. فقط مطلب این است که انرژی و توجه خود را که در راه دیگری صرف می کند- به درستی هدایت کند. بیشتر مردها راجع به این مطالب آگاهی قبلی دارند. اما به خودشان زحمت انجام آنها را نمی دهند چون متوجه نیستند که چقدر این کارهای به ظاهر کوچک برای زن مهم است.
مرد در حقیقت باور دارد که در مقایسه با کارهای بزرگی که او انجام می دهد کارهای کوچک بسیار ناچیزند. بعضی از مردها در آغاز روابط ممکن است کارهای کوچک ارائه دهند ولی پس از یکی دوبار از این کار دست می کشند و با کمک نیروی ذاتی، انرژی خود را برای انجام کارهای بزرگ صرف می کنند و سپس از انجام کارهایی که به ظاهر برای او کم اهمیت هستند و برای ارضای زن بسیار ضروری است غفلت می کنند.
مرد برای برآوردن خواسته های زن، باید بفهمد که زن به چه چیزهایی نیاز دارد تا بتواند احساس همدردی و محبت کند. نوع امتیاز جمع کردن از زن ها ربطی به سلیقه ندارد. بلکه واقعاً یک نیاز است. زنها در مناسبات خود، به اظهارات محبت آمیز زیادی نیاز دارند تا بتوانند احساس کنند که مورد علاقه اند. درک این مطلب می تواند برای یک مرد بسیار سخت باشد.
نویسنده: محمد کارگر
همسر بداخلاق و پرخاشگر همیشه زندگی را تلخ می کند. اگر همسر شما هم بداخلاق است با روش هایی می توانید او را قلق یابی کنید.
از هر دری وارد میشوید تغییر نمیکند. بهانه میگیرد و با رفتارها و حرفهای آزاردهندهاش تنها در چند لحظه پلهای پشت سرش را خراب میکند. مهم نیست اشتباهی از شما سر زده باشد یا آگاهانه او را عصبانی کرده باشید؛ همسر بداخلاق شما بدون دلیل بهانه میگیرد و با تلاشهای شما هم آرام نمیشود. اگر با چنین فردی زیر یک سقف زندگی میکنید، تا رسیدن به آرامش راه درازی در پیش دارید. راهی که باید در کنار هم از آن عبور کنید. پس قبل از ناامید شدن، ادامه این مطلب را بخوانید. در این صفحه با قدمهایی که در آغاز راه باید بردارید آشنا خواهید شد.
با همسر بد اخلاق تان قرار بگذارید.روابط بین زن و شوهرها، ذاتا منبع تنش است. هیچ زوج سالمی نیستند که در زندگی مشترکشان، دچار تنش نشوند اما مهمتر از این نمک زندگیتان، به دست آوردن توان مدیریتش است. شما نمیتوانید در تمام لحظاتی که در کنار هم هستید، روی یک خط و در مسیر آرامش کامل پیش بروید اما میتوانید مانع از تبدیل شدن این تنشها به معزل شوید. بخشی از این تلاش را باید همراه با یکدیگر انجام دهید اما قسمتی از آن را تنها میتوانید برای دل خودتان و بهدلیل آنکه از این رابطه آسیب نبینید انجام دهید.
همه رفتارهای همسر بداخلاق تان را تحمل نکنید
با برداشتن بعضی قدمها میتوانید همسرتان را سربه راهتر کرده و زمینه را برای رسیدن به روزهای آرام فراهم کنید اما این را هم یادآوری میکنیم که قدمهای شما در همه موارد تاثیرگذار نخواهد بود و پیش از برداشتنشان، باید به شکلی که همسرتان پرخاشگریاش را ابراز میکند نگاهی بیندازید. اگر او به شما آسیب جسمی یا کلامی شدید میرساند، دیگر مشکل به دست خودتان حل شدنی نیست و باید از یک روانشناس کمک بگیرید. اگر در چنین شرایطی قرار دارید، به هر شیوهای که میتوانید همسرتان را راضی به مراجعه کنید و اگر هم از عهده آن برنمیآیید، برای آنکه خودتان را به آرامش برسانید، به روانشناس مراجعه کنید اما فراموش نکنید که قرار شما با روانشناس بدون حضور همسرتان، کمکی به حل مشکل او نمیکند.
اختلاف نظر با همسرتان را به حداقل برسانید
گفتیم که اختلاف نظر در زندگی مشترک اتفاقی طبیعی است اما از یاد نبرید که میزان این اختلاف نظر، سطح تنشهایی که قرار است با آنها روبهرو شوید را تعیین میکند. اگر شما اختلاف نظری در حدود ۹۰ درجه با هم دارید، کارتان آسان است و راحتتر میتوانید به توافق برسید اما اگر مشکل میان شما ۱۸۰ درجه تفاوت است، کار کمی دشوارتر خواهد شد. حالا وقت آن است که یک سناریوی مشترک بسازید و به نقطهای برسید که توان پذیرش حرف یکدیگر را دارید. رسیدن به این نقطه، نیازمند تلاش هر دوی شماست. کافی است هر کدام از شما یک قدم بردارید و این فاصله را کمتر کنید. با کمتر شدن این فاصله یا به عبارتی پیدا کردن توافق ۵۰ درصدی، شما میتوانید عقاید مشترکی راجع به موضوعات مهمتر زندگیتان پیدا کنید.
با همسر بداخلاق تان قرارداد امضا کنید
خب، حالا که کمی به آنچه دیگری در سر دارد نزدیکتر شدید، میتوانید چند قرارداد بنویسید و امضا کنید. البته نوشتن این قراردادها راهحل نهایی نیست و تنها نقطه شروعی است که به کمتر شدن تنشها کمک میکند. شما در این قراردادها میتوانید تمام مواردی که آزارتان میدهد را مطرح کنید و در موردشان با همسرتان به توافقی نسبی برسید. در این گفتوگو، قرار نیست حرف خودتان را به کرسی بنشانید و برنده صددرصد باشید. بلکه تنها قرار است چند امتیاز بگیرید و چند امتیاز را هم واگذار کنید. شاید نتوانید همسر بداخلاق تان را در همین ابتدای کار از بحث کردن منصرف کنید اما میتوانید از او بخواهید که هنگام بحث کردن، صدایش را بالا نبرد. پس زیادهروی نکنید و به اصلاحات کوچک قانع باشید.
برای آرام کردن همسر بداخلاق تان از راهکارهای دیگران استفاده نکنید
اگر برای اطرافیانتان درد دل کرده و از بداخلاقی همسرتان صحبت کرده باشید، احتمالا راهکارهای متفاوتی را هم از آنها شنیدهاید. برخی میگویند کم محلی کن و به حرفهایش پاسخ نده و عدهای دیگر هم میگویند صدایت را از او هم بالاتر ببر و هر رفتاری که با تو کرد به خودش برگردان. ما نمیگوییم که همه توصیههای آنها نادرست است اما واقعیت این است که راهکار هر فردی در مهار خشونت، با دیگری متفاوت است. راهی که همسر شما از طریقش آرام میشود، شیوهای منحصر به اوست. پس به جای پیروی کردن از تجربههای دیگران، راه خودتان را پیدا کنید و با آزمون و خطا بفهمید که همسرتان با چه روشی آرامتر میشود.
روی قرارداد امضا کرده تان بمانید
کارتان تمام نشده است. شما باید به خودتان و همسرتان یاد بدهید که حق نادیده گرفتن قرارداد را ندارد. در این مورد شما حق دارید که وسط دعوا هم نرخ تعیین کنید و درست در لحظهای که همسرتان صدایش را بالا میبرد، بدون ایجاد تنش بیشتر از او بخواهید به عهدنامهای که امضا کرده است وفادار بماند. البته یادآوری شما قرار نیست تنها به لحظه دعوا محدود بماند. بلکه باید هر روز در مورد قولهایی که به هم دادهاید صحبت کنید و در لحظههای ناگذیر تنش هم این وعدهها را تمرین کنید.
برای همسر بداخلاق تان بیشتر از توانتان انرژی نگذارید
شاید بعد از رفتن تمام این راهها، به این نتیجه برسید که همسر بداخلاق شما اصلاحناپذیر است و سکوت شما، تنها راه تغییر رفتارهای اوست. اگر سکوت شما میتواند اوضاع را تغییر دهد، بهتر است نگاهی به احساسات و شرایط خودتان بیندازید. آیا چنین راهکاری شما را آزار نمیدهد؟ پس در این صورت میتوانید همین روش را ادامه دهید و به توصیههای دیگران توجه نکنید. اگر کوتاه آمدن شما آسیبی به خودتان نمیرساند، دلیلی ندارد که از این سکوت بترسید. اما همیشه هم رابطه میانتان با کوتاه آمدنهای شما درست نمیشود. گاهی سکوت به شما احساس قربانی شدن و مورد ظلم قرار گرفتن میدهد و گاهی باعث میشود که همسرتان را بدون آنکه بداند، به بیرحمی متهم کنید، باید بیشتر مراقب باشید. در چنین شرایطی، شما حتی اجاره یک لحظه سکوت کردن را ندارید. شاید تجربه شما نشان داده باشد که با رفتن از هر راه دیگری، پرخاشگریهای همسرتان از سر گرفته میشود اما باور کنید که خطر این رفتارهای او برای ادامه زندگی مشترک و ایجاد احساس خوشبختی در شما، کمتر از شیوه قبلی است.
همسر بداخلاق تان را قلقیابی کنید
شمایی که در این فرصت کوتاه، تنها نظارهگر خشم و پرخاش همسرتان بودهاید، به شناخت بهتری از او رسیدهاید و میتوانید با قدمهایی کوچک، به او در عقبنشینی کمک کنید. آسانترین راه برای رسیدن به آرامش، پیدا کردن قلق یا به قول قدیمیها، رگ خواب همسرتان است. ببینید که او با چه رفتاری و در چه شرایطی آرام میشود و همان رفتار را در پیش بگیرید. اگر هم در پیدا کردن این شیوه به خصوص موفق نبودهاید، از همسرتان بخواهید در فهمیدن قلقش به شما کمک کند.
نویسنده : محمد کارگر
افراد موفق بسیاری معتقدند که تنها دلیل موفقیت آنها این بوده است که به خود اجازه دادند تا شکست بخورند. حقیقت این مسئله زمانی مشخص می شود که در زندگی بسیاری از تاجران موفق جستجو کنیم. خواهیم دید که در راه رسیدن با اهدافشان، چطور بارها و بارها شکست خورده اند تا اینکه به موفقیت دست یافته اند.
چیز دیگری که به همین اندازه در موفقیت آنها مهم بوده این است که آنها می دانند چطور از انتقادات دیگران - چه سازنده باشد و چه نباشد - بهترین استفاده را ببرند. آنها با استفاده از انتقادهای دیگران تشکیلات خود را راه اندازی می کنند
ظرفیت برخورد با انتقادات و پیشرفت کردن به واسطه ی انها یکی دیگر از عوامل مهم در موفقیت است. به نکات زیر در این رابطه دقت کنید تا شما هم بتوانید یکی از آن افراد موفق باشید.
انواع مختلف انتقاد
انتقاد دو نوع دارد: سازنده و مخرب. با هر دو این انتقادها باید به دقت اما به طریقی متفاوت برخورد کرد.
اکثر افراد تصوری منفی از کلمه ی انتقاد دارند و فکر می کنند همه ی انتقادها لزوماً مخرب هستند. این به این دلیل است که در کودکی به دلایلی نامشخص مورد انتقاد دیگران قرار گرفته ایم و خاطرات آن از کودکی تا بزرگسالی به همراه ما بوده است.
هدف انتقاد مخرب، خراب کردن و آسیب زدن به اعتماد به نفس افراد و بازداشتن آنها از انجام کارهایشان و لطمه زدن به شخصیت آنها است.
انتقاد مخرب
یکی از بهترین نمونه های انتقاد مخرب این است که رئیستان به شما بگوید: "چطور توانستی چنین اشتباه احمقانه ای را انجام دهی؟ آن موقع به چی فکر می کردی؟ اصلاً من نمی دانم چرا تو را استخدام کردم."
البته چنین رئیسی فکر می کند با این طریق حرف زدن، کارمندش را تحریک خواهد کرد بهتر کار کند، اما کارمند از چنین رئیسی متنفر شده و کار را ترک خواهد کرد. این به این دلیل است که انتقادش خیلی کلی و منفی بوده و به کارمند نفهمانده است که چطور فعالیت و کارکردش را اصلاح کند، فقط او را محکوم کرده است.
انتقاد مخرب به هیچ وجه سودمند نیست. ممکن است به شما بفهماند که اشتباهی مرتکب شده اید، اما تا زمانی که هیچ علاج و راه چاره ای جلوی رویتان نمی گذارد، تاثیری منفی و مخرب خواهد داشت.
روش برخورد: تنها راه و بهترین راه برخورد با چنین انتقاداتی این است که آنها را نادیده بگیرید و به مسائل مثبت تری فکر کنید.
انتقاد سازنده
حال که جنبه ی منفی انتقاد را بررسی کردیم، ببینیم انتقاد چطور می تواند باعث اصلاح و پیشرفت شخص شود.
مثال قبلی از انتقاد مخرب را در نظر بگیرید. به جای گفتن، "چطور توانستی چنین اشتباه احمقانه ای را انجام دهی؟ آن موقع به چی فکر می کردی؟ اصلاً من نمی دانم چرا تو را استخدام کردم."، یک رئیس دانا و کار کشته می تواند بگوید: "از گزارش شما ممنونم. می دانم تلاش زیادی برای تهیه آن کرده اید. اما داشتم فکر می کردم اگر کمی آن را خلاصه تر کرده و چند نمودار هم به آن اضافه می کردید بهتر می شد. اگر بتوانی این تغییرات را در آن بدهی و باز به من نشان دهی واقعاً متشکر خواهم شد."
چرا چنین انتقادی خوب است؟ و چرا شما باید با رفتاری مثبت با این نوع انتقاد برخورد کنید؟
کاملاً مشخص است. این انتقاد، انتقادی سازنده است چون راه های اصلاح را جلوی پای شما قرار داده است. همچنین خوشحال خواهید بود چون از جنبه های خوب کارتان نیز قدردانی شده است.
راه های برخورد: شما متوجه خواهید شد که انتقادی سازنده است. سعی کنید کاملاً منظور انتقاد کننده را فهمیده و درمورد راه های اصلاح کارتان سوالات لازم را بپرسید. و از فرد برای انتقاد سازنده اش تشکر و قدردانی کنید.
از منفی به مثبت...تصور کنید انتقاد نوع اول - نوع منفی - را دریافت کرده اید. چطور می توانید آن را به چیزی مثبت تبدیل کنید؟
ابتدا باید اطمینان یابید که منظور را فهمیده اید. کار خود را توجیه نکنید چون ممکن است می توانسته اید کار خود را بهتر انجام دهید. حال به مرحله ی بعد می رویم: از منتقد بپرسید چه چیزی را در کارتان اشتباه دیده است و چرا و بعد از او راه های اصلاح و درست کردن آن را سوال کنید. اگر نتوانستند سوال شما را جواب دهند، انتقاد را نادیده بگیرید و فکر کنید که کارتان را خوب انجام داده اید. چون بعضی افراد ذاتاً منفی باف هستند.
اما فکر کنید انتقاد صحیح بوده است. می توانید با فرد منتقد در مورد راه های اصلاح کارتان گفتگو و مشورت کنید.
قدم آخر انجام اصلاحات و تغییرات در کارتان است. یادتان باشد که حتماً باز با فرد منتقد چک کنید تا ببینید اصلاحاتتان را درست انجام داده اید یا خیر.
اگر سعی کنید همه ی انتقادها را با دیدی مثبت ببینید و به روش های بالا به آن جواب دهید مطمئناً نتایج خوبی خواهید گرفت و در پیشبرد اهدافتان موفق خواهید شد.
نویسنده: محمد کارگر