تاثیرات رفتار والدین در ایجاد مشکلات غذا خوردن کودکان و نوجوانان

پدر و مادر نقش مهم و تعیین کننده ای در رفتار و عملکرد فرزندان به ویژه در سنین کودکی و نوجوانی دارند به همین سبب نوع رفتار و انتخاب سبک تربیتی توسط والدین تاثیر به سزایی در پرورش و حتی آینده ی فرزندان می گذارد .

در هر خوانواده ای پدر و مادر ممکن است در مورد روحیات و توانایی ها و استعداد ها و حتی عکس العمل های فرزند تصوراتی داشته باشد و بر این اساس رفتار و انتظارات خود را نسبت به کودک یا نوجوانشان تعیین کنند . ولی گاهی این انتظارات ممکن است درست نباشد و فرزندان را تحت فشار روحی وروانی قرار دهد و باعث بروز مشکلات و اختلالاتی در عملکرد آنان شود .

دو نوع رفتار تربیتی ای که والدین به اشتباه به کار می برند عبارتند از :

  1. تربیت مستبدانه
  2. تربیت سهل گیر

*والدینی که تربیت مستبدانه را به کار می گیرند به قدری پر توقع هستند که انتظار دارند حتی زمانی که فرزندشان مایل نیست ، از آنان اطاعت کند و دستورات آن‌ها را اجرا نماید.

چنین والدینی به ندرت با کودک یا نوجوانشان مبادله فکری می‌کنند و حتی به مقایسه فرزندشان با دیگران می پردازند و انتظار دارند  بی چون و چرا به حرف بزرگ‌تر گوش دهند.

اگر کودک یا نوجوان نافرمانی کند ، به خشونت و تنبیه متوسل می‌شوند. در چنین روشی تنها به درخواست‌های پدر و مادر توجه می‌شود؛ و ابراز وجود و استقلال کودک سرکوب می‌شود.

*والدینی که تربیت سهل گیرانه دارند توقعات چندانی ندارند و هیچ گونه کنترلی تحمیل نمی‌کنند.

فرزندان مجبور نیستند شیوه‌های خوب را یاد بگیرند یا کارهای خانه را انجام دهند و یا اینکه به توانایی خود اطمینان ندارند که بتوانند رفتار کودک و نوجوان را کنترل کنند .

-به کار بردن تربیت مستبدانه و سهل گیرانه و یا حتی قرار گرفتن کودک در شرایطی مثل دعوا و اختلافات خانوادگی ، باعث می شود که فرزندان برای انجام کارهایشان دچار استرس زیادی شوند که در صورت عدم توجه و رسیدگی به مشکل  استرس و ادامه ی نوع سبک رفتاری / تربیتی اشتباه والدین ، کودک و یا نوجوان ممکن است دچار مشکلات تغذیه ای نیز  بشود .

مثلا کودک یا نوجوان :

  1. برای جلب توجه غذا نمی خورد و یا اینکه بیش از اندازه می خورد .
  2. به دلیل استرس دچار حالت تهوع و بی اشتهایی می شود .
  3. از غذا ایراد می گیرد .
  4. بعد از خوردن چند قاشق ، غذا خوردن را متوقف می کند .
  5. به دلیل دیدگاه خانواده دچار ترس از چاقی می شود وبرای از دست ندادن محبوبیت در خانواده غذا نمی خورد (بی اشتهایی عصبی ) و یا اینکه غذاهای زیادی می خورد و بعد به صورت عمدی استفراغ میکند ( پر اشتهایی عصبی ) .

نویسنده: بهنوش ده آرا

https://goo.gl/Q4L7bx

تاثیر وسواس فکری – عملی ( OCD ) بر کاهش رضایت جنسی زناشویی

افرادی که دچار اختلال وسواس فکری – عملی هستند افکار ، میل شدید ، یا تصاویر عود کننده و مداومی را تجربه می کنند به همین خاطر برای اینکه این وسواس فکری را نادیده بگیرند یا متوقف کنند می کوشند با پرداختن به فکر یا عملی دیگر آن را بی اثر کنند .  این رفتار یا عمل ذهنی مکرر بر طبق مقررات خشک انجام می گیرد به طوری که فرد احساس می کند مجبور به انجام دادن آن است و دچار اضطراب می شود.

وسواس فکری – عملی  باعث می شود که افراد در انجام فعالیت ها و عملکرد های روزانه دچار مشکل شوند و اضطراب می تواند در  عود و یا تکرار رفتار وسواسی موثر باشد .

برخی از رفتارها و حرکات وسواسی می تواند مشکلاتی در رابطه جنسی فرد ایجاد کند که عبارتند از :

  • انجام مکرر خود ارضایی
  • وسواس های فکری آلودگی : مانند نگرانی یا انزجار از ترشحات بدن
  • وسواس های عملی تمیزی / شستشو : مانند شستشوی بیش از اندازه ی  بدن در قبل و بعد از رابطه ی جنسی
  • وسواس های فکری جسمانی : مانند نگرانی بیش از حد در مورد ظاهر بدن و شکل اندام ها
  • تشریفات تکراری : مانند نیاز به تکرار کردن فعالیتی قبل و یا بعد از رابطه جنسی
  • وسواس عملی وارسی کردن : مانند نگرانی بیش از اندازه در مورد درست و غلط بودن در رابطه ی جنسی
  • وسواس های فکری جنسی : مانند افکار ، تصورات ذهنی ، یا تکانه های جنسی ممنوع یا منحرف و یا رفتار جنسی نسبت به دیگران
  • نیاز به لمس کردن ، ضربه زدن با انگشتان یا مالیدن مکرر

مهمترین نکته در رابطه ی زناشویی این است که برای دو طرف رابطه ( زن و مرد ) لذت و رضایتمندی ایجاد شود . ولی فردی که دارای مشکل وسواس فکری – عملی است بخاطر افکار و رفتاری که به شکل وسواسی انجام می دهد ممکن است به رابطه ی جنسی / زناشویی تمایلی نداشته باشد و یا اینکه  لذت چندانی  نمی برد و احساس میکند که مجبور به انجام این کارها و رفتارهای تکراری است به همین خاطر ممکن است فردی که دارای این اختلال است همسر و یا شریک جنسی اش نیز از این گونه اعمال او ابراز نارضایتی کند و آن ها دچار مشاجره و مشکلاتی در این زمینه شوند .


نویسنده: بهنوش ده آرا

https://goo.gl/3jDxiD

چه افرادی دست بزن دارند ؟

شاید تا به حال فردی را دیده باشید که بدون علت موجه ای دیگران یا شخص خاصی را می زند و یا این کار جزو رفتار همیشگی او شده ، در مواردی ممکن است فرد از این کار ابراز پشیمانی و یا نارضایتی کند ولی نتواند جلوی تکرار مجدد آن را بگیرد به همین خاطر او دچار مشکلاتی در روابط خانوادگی ، زناشویی ، دوستان و ...می شود .

دست بزن داشتن تنها مختص افراد بزرگسال نیست بلکه کودکانی هستند که همیشه اطرافیان و والدین آن ها از اینکه کودک دست بزن دارد نارضایتی دارند و نگران هستند .

رفتار زدن دیگران جزو رفتارهای آسیب رسان محسوب می شود و بروز هر نوع رفتاری در انسان علتی دارد به همین خاطر باید به بررسی علل اینگونه رفتار پرداخته شود .

دلایلی که می توان برای افرادی با رفتار (دست بزن داشتن ) در نظرگرفت عبارتند از:

  • ترس – خشم- نفرت : فردی که می ترسد ، تنفر دارد و خشمگین است ، به دلیل افزایش ترشح هورمون های آدرنالین و کورتیزول دچار حالت تهاجمی می شوند .
  • اختلال مصرف مواد : مصرف مواد اعتیاد آوری مثل الکل ، آمفتامین ، حشیش ، ال اس دی و ... در افراد باعث رفتار خشونت آمیزی مثل زدن دیگران می شود .
  • در اختلال دو قطبی فرد دچار سراسیمگی روانی – حرکتی می شود و ممکن است به خود یا دیگران صدمه بزند .
  • اختلال سلوک و اختلال شخصیت ضد اجتماعی : این اختلالات به صورت کتک کاری یا حملات مکرر نمایان می شود و نسبت به دیگران بی رحم هستند .
  • اختلال شخصیت مرزی : افرادی که دارای این اختلال می باشند در کنترل خشم دچار مشکل هستند و یا خشم نامناسب دارند و دست به کتک کاری های مکرر می زنند .
  • اختلال کنترل تکانه : فرد احساس می کند نمی تواند رفتار زیان آور خود را کنترل کند .
  • اختلال عصبی شناختی ناشی از آلزایمر – صدمه مغزی – داروها – مواد – بیماری جسمانی می تواند باعث بروز حالت تهاجمی در فرد شود .
  • اختلال انفجاری متناوب : سن شروع این اختلال شش سال به بالاست.

اعمال آن ها از پیش برنامه ریزی شده نیستند و بعد از انجام اعمالی مثل زدن دیگران احساس ناراحتی زیادی می کنند و محتمل پیامد های میان فردی یا شغلی می شوند ، یا ممکن است متحمل عواقب مالی یا قانونی شوند .افراد مبتلا به این اختلال  اغلب اختلال شخصیت مانند ضد اجتماعی – مرزی – اختلال مصرف مواد مخصوصا الکل و اختلالات شناختی همزمان دارند .

  • عاملی مانند تربیت نامناسب در زمان کودکی ، عامل فرهنگ و الگو های نامناسب می تواند در بروز این رفتار موثر باشد .

با توجه به علل گفته شده توصیه می شود این افراد برای رفع مشکل از روانشناس کمک بگیرند .

نویسنده: بهنوش ده آرا

https://goo.gl/CprdTp

فضول ها را بهتر بشناسیم

بعضی از افراد احساس می کنند مجبورند فضولی کنند و یا توانایی کنترل خودشان را برای جلوگیری از فضولی کردنشان ندارند به همین خاطر اینکار همیشه جزو رفتارشان می شود و حتی ممکن است اطرافیان آن ها هم متوجه این اخلاق بشوند و  بگویند این شخص فضول است و از او فاصله بگیرند و با او صمیمی نشوند و یا در زمان ملاقات با او پنهان کاری کنند .

 

در ابتدا باید دانست که فضول کیست و سخن چین (جاسوس)  به چه کسی گفته می شود.

  • فضول فردی است که در اموری دخالت می کند که در حد یا حق او نیست و به او ربطی ندارد .
  • سخن چین (جاسوس) فردی است که حرف دیگران را به اجبار و یا با میل باطنی خود به آن کسی که سخنی در موردش گفته شده می رساند .

 

-گاهی فضولی به دلیل کنجکاوی ایجاد می شود و هدف کسب اطلاعات برای کشف و حصول تجربه است و باعث رشد و پرورش ذهنی می شود و جزو ویژگی های مورد انتظار در سنین کودکی و نوجوانی است البته در بعضی موارد هم می توان در سن بزرگسالی این نوع رفتار به کار برده شود ولی زمانی این عمل مناسب در نظر گرفته می شود که باعث ایجاد مشکل برای فرد و دیگران نشود و هدف و نیت کسب علم باشد .

-گاهی شخص به دستور افراد قدرتمند و یا فشاری که از طرف آن ها وارد می شود و یا کسب پاداش ، مجبور به جاسوسی می شود و گاهی فرد ناچار به تحمل استرس زیادی به خاطر انجام این عمل می شود .

-گاهی در محیط و یا فرهنگ خاصی در بعضی مناطق ، فضولی جزئی از رفتار بهنجار مردم محسوب می شود و افراد آن منطقه به این نوع رفتار عادت می کنند و در خارج از آن محیط کنترل توقف این عمل از دستشان خارج می شود .

-گاهی فرد به دلیل مشکلات روانشناختی دچار این رفتارها می شود .

به طور مثال:

  • در اختلال شخصیت وابسته فرد برای کسب مهرورزی و جلب کمک از دیگران به طور داوطلبانه برای شخص جاسوسی می کند .
  • در اختلال شخصیت نمایشی فرد تلقین پذیر است و برای اینکه کانون توجه باشد ممکن است جاسوسی کند .
  • در اختلال شخصیت وسواس فکری – عملی فرد برای حصول اطمینان از کارش ، خود را ناچار به تعریف برای دیگران می کند و یا اینکه به اعتراف کردن احساس نیاز می کند  به همین دلیل در مورد تمام دیده ها ، شنیده ها و اعمال خود و اطرافیانش بدون سانسور صحبت می کند .
  • در اختلال شخصیت پارانویید فرد به دلیل بی اعتمادی و سوء ظن فراگیر به دیگران به فضولی کردن می پردازد .
  • فردی با عقده ی حقارت اعتماد به نفس پایینی دارد و برای جبران این احساس و کسب محبوبیت در گروه برای اعضا جاسوسی می کند .

نویسنده: بهنوش ده آرا

https://goo.gl/ZuKrxF

عروسک بازی در سنین بزرگسالی

افرادی هستند که در بزرگسالی هنوز به عروسک ها وابسته هستند و نسبت به آن ها احساس جاندار پنداری دارند و از عروسک هایشان مانند یک موجود زنده مراقبت می کنند و یا با آن ها صحبت می کنند و عروسکشان را در آغوش میگیرند.

بعضی از افراد دیگر ، با بودن عروسک در کنارشان می خوابند و یا فیلم تماشا می کنند . ممکن است این اشخاص توسط دیگران مورد تمسخر یا سرزنش قرار بگیرند ( به طور مثال به آن ها گفته شود : مگه تو بچه ای که عروسک داری ؟ یا اینکه تو باید خجالت بکشی که هنوز عروسک بازی می کنی و  . . . ) به همین خاطر این افراد سعی می کنند جایگزینی برای عروسک هایشان در نظر بگیرند مثلا به جای عروسک ، بالشتی را در آغوش بگیرند و بخوابند .

این نوع وابستگی به عروسک به دلایل فرهنگی ، به طور آشکار در خانوم ها بیشتر و در آقایان کمتر دیده می شود .

علاقه به عروسک در سن بزرگسالی، جرم نیست ! اما زمانی که میزان علاقه و وابستگی بزرگسال به عروسک بازی زیاد باشد نمی توان این موضوع را نادیده گرفت و باید بررسی شود .

دلایلی که باعث علاقه و یا وابستگی بزرگسال به عروسک می شود عبارتند از :

  1. ضعف اعتماد به نفس : آدم ها با اعتماد به نفس ضعیف ، دلشان نمی خواهد با بقیه رابطه برقرار کنند به همین خاطر ، عروسک را هم صحبت و مخاطبی تصور می کنند که پیوسته همراهشان است و هر زمان اراده کند مورد مصاحبت او قرار می‌گیرد. مخاطبی که هیچ‌گاه از صحبت خسته نمی‌شود، چشم‌هایش پیوسته باز است و حواسش پرت نمی‌شود، هنگام صحبت کردن خمیازه نمی‌کشد و یا حتی به او گوشزد نمی‌کند که گرفتار است. حرف‌های تکراری را گوش می‌دهد، هرگز وسط حرف‌هایش نمی‌دود، در حین صحبت اشکالات تلفظی‌اش را اصلاح نمی‌کند و یا برای روند کند صحبت او بی‌تحمل نیست.
  2. در افرادی که دارای اختلال شخصیت دوری گزین هستند گرایش به صحبت و عروسک بازی ممکن است دیده شود .
  3. شخصی که در بزرگسالی به خاطر سبک رفتاری و تربیتی نا مناسب والدین و ... نقش یک فرزند کودک را همواره بر عهده می گیرد ، ازنظر فکری نمی تواند مستقل و یا تصمیم گیرنده ی خوبی برای حل مشکلات و مسایل خودش باشد و دچار شخصیت وابسته ای می شود که همیشه به دنبال جلب حمایت از خانواده است به همین دلیل اگر زمانی کسی به او کمک رسانی نکند دچار احساس تنهایی می شود و مانند یک کودک به سمت عروسکش می رود .
  4. ترس و تنهایی – ناکامی - عدم حمایت عاطفی از کودکی تا بزرگسالی و احساس نیاز شدید به محبت - روابط خانوادگی ضعیف در کودکی - از دست دادن عزیزان ( مثل فوت اعضای خانواده ، شکست عشقی و... ) : این افراد با استفاده از مکانیسم واپس روی ، جای شیوه های حل مسائل به سبک بزرگسال را ، به رویکردی کودکانه میدهد . واپس روی یعنی بازگشت به مراحل ابتدایی رشد و تکامل (مراحلی مطمئن تر ، امن تر و فاقد استرس) و بروز واکنشهای بلوغ نیافته . مثال: بزرگسالی که هنگام سرخوردگی و ناکامی عروسکی را در آغوش میگیرد.
  5. نازایی و یا علاقه ی شدید به داشتن فرزند : در اینصورت فرد برای ارضای نیاز مادرانه ی خود عروسک را مانند فرزند واقعی خودش تصور می کند و به آن توجه و رسیدگی می کند .
  6. در افراد دارای سایکوز هم ممکن است جاندار پنداری و گفتگو با عروسک دیده شود 

نویسنده: بهنوش ده  آرا

https://goo.gl/6Rpf1B