تاثیر ذهن آگاهی در اضطراب و بیماری های روانی کودکان

اختلالات اضطرابی از شایع ترین موارد شرایط روانپزشکی در میان کودکان و نوجوانان هستند. درحالیکه داروهای ضد افسردگی به میزان زیادی برای درمان جوانان دچار اختلالات اضطرابی مصرف می شود، برخی اوقات این داورها می توانند در مورد کودکانی که در خطر بالای اختلال دوقطبی هستند، تحمل ناپذیر باشد.

اخیرا مطالعه ای در دانشگاه سینسیناتی نشان داد که چگونه درمان شناختی مه زا تکنیک های ذهن آگاهی مثل مدیتیشن، انعکاس آرام، و بحث های تسهیل-محور می تواند کمکی به درمان های دارویی باشد. دغدغه ی این مطالعه که در مجله ی داروشناسی کودک و نوجوان به چاپ رسیده است، تصویر سازی مغز در جوانی، چه قبل و چه بعد از درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی است و تغییرات نواحی مختلف مغز را در کنترل پردازش عواطف بررسی می کند.

در مورد گروهی کوچک از جوانان که مبتلا به اختلالات اضطرابی (شامل اضطراب عمومی، اجتماعی، و یا جدایی) هستند و کسانی که والدینی با اختلال دوقطبی هستند، محققین فیزیولوژی اعصاب درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را در کودکانی بررسی کردند که در معرض خطر اختلال دوقطبی پیشرونده تلقی می شدند.

دکتر جفری استراون فعالیت مهمی را در مغز کودکان دریافت کننده درمان رخ می دهد، اینگونه توضیح می دهد:

مشاهده ی اولیه ما مبنی بر اینکه درمان مبنتی بر ذهن آگاهی فعالیت را در قسمتی از مغز به نام  سینگولیت، که اطلاعات شناختی و عاطفی را پردازش می کند، افزایش می دهد، قابل توجه است. این مطالعه که همسو با مطالعات قبلی است، این امکار را مطرح می کند که افزیش درمان-محور در فعالیت های مغزی (قشر کمربندی قدامی) در طول روند پردازیش عاطفی می تواند پردازش عاطفی را در جوانان مضطربی که در خطر اختلال دوقطبی پیش رونده هستند، ارتقا دهد.

دکتر استراون یافته های این مطالعه در ارتباط با افزایش فعالیت در قسمتی از مغز به نام اینسولا از اهمیت بالایی برخودار است. این امر به خاطر این است که اینسولا قسمتی از مغز است که مسئول کنترل و پساخگویی به شرایط فیزیولوژیکی بدن است.

در این مطالعه ی آزمایشی، نه شرکت کننده در سنین نه تا ۱۶ سال تحت تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) قرار گرفتند و وظایف عملکردی ممتدی با حواس پرت کن های عاطفی و خنثی قبل و بعد از ۱۲ هفته درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی انجام دادند.

محققین به منافع متعدد مداخله ی ذهن آگاهی دریافتند. دکتر کاتن توضیح می دهد که نمره اضطرابی که پزشک به آن نمره داده است و اضطراب خصلتی که جوانان به آن نمره داده اند به طور معناداری درمان زیر را کاهش دادند. به علاوه، افزایش در ذهن آگاهی با کاهش در اضطراب رابطه دارد. دکتر کاتن معتقد است که:

مداخلات درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده از شیوه های مراقبه برای افزایش آگاهی از زمان حال را در تفکر آگاه، احساسات، و حس های بدن ارتقا می دهد تا تجربیات منفی را به شیوه ای موثرتر کنترل کند. این روش های تلفیقی درمان های سنتی را توسعه می دهد و راهبردهای جدیدی را برای فائق آمدن بر درماندگی روانشناختی ارائه می دهد.

بیماران و خانواده های آنها علاوه بر درمانهای پزشکی سنتی، به طور فزاینده ای درخواست گزینه های اضافی درمانی را دارند. ثابت شده است که این گزینه ها اثربخشی را در کاهش علائم توسعه یافته داشته اند. درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی برای اختلالات خلق و خو از چنین نمونه هایی است که گفته می شود شواهدی امیدوار کننده از خود نشان داده است. دکتر استراون می افزاید که:

این راه از فهم اولیه تاثیرات روان درمانی در فعالیت مغز به سوی تشخیص شواهد پاسخ های درمای یکی از راه های چالش برانگیز است و نیازمند مطالعات بیشتر بر جنبه های مدارهای پردازش عاطفی است.

نویسنده: علی فراهانی

https://goo.gl/eg4Z8X

چگونگی برخورد با همسر بداخلاق

همسر بداخلاق و پرخاشگر همیشه زندگی را تلخ می کند. اگر همسر شما هم بداخلاق است با روش هایی می توانید او را قلق یابی کنید.

از هر دری وارد می‌شوید تغییر نمی‌کند. بهانه می‌گیرد و با رفتارها و حرف‌های آزاردهنده‌اش تنها در چند لحظه پل‌های پشت سرش را خراب می‌کند. مهم نیست اشتباهی از شما سر زده باشد یا آگاهانه او را عصبانی کرده باشید؛ همسر بداخلاق شما بدون دلیل بهانه‌ می‌گیرد و با تلاش‌های شما هم آرام نمی‌شود. اگر با چنین فردی زیر یک سقف زندگی می‌کنید، تا رسیدن به آرامش راه درازی در پیش دارید. راهی که باید در کنار هم از آن عبور کنید. پس قبل از ناامید شدن، ادامه این مطلب را بخوانید. در این صفحه با قدم‌هایی که در آغاز راه باید بردارید آشنا خواهید شد.

با همسر بد اخلاق تان قرار بگذارید.روابط بین زن و شوهرها، ذاتا منبع تنش است. هیچ زوج سالمی نیستند که در زندگی مشترک‌شان، دچار تنش نشوند اما مهم‌تر از این نمک زندگی‌تان، به دست آوردن توان مدیریتش است. شما نمی‌توانید در تمام لحظاتی که در کنار هم هستید، روی یک خط و در مسیر آرامش کامل پیش بروید اما می‌توانید مانع از تبدیل شدن این تنش‌ها به معزل شوید. بخشی از این تلاش را باید همراه با یکدیگر انجام دهید اما قسمتی از آن را تنها می‌توانید برای دل خودتان و به‌دلیل آنکه از این رابطه آسیب نبینید انجام دهید.

همه رفتارهای همسر بداخلاق تان را تحمل نکنید
با برداشتن بعضی قدم‌ها می‌توانید همسرتان را سربه راه‌تر کرده و زمینه را برای رسیدن به روزهای آرام فراهم کنید اما این را هم یادآوری می‌کنیم که قدم‌های شما در همه موارد تاثیرگذار نخواهد بود و پیش از برداشتن‌شان، باید به شکلی که همسرتان پرخاشگری‌اش را ابراز می‌کند نگاهی بیندازید. اگر او به شما آسیب جسمی یا کلامی شدید می‌رساند، دیگر مشکل به دست خودتان حل شدنی نیست و باید از یک روانشناس کمک بگیرید. اگر در چنین شرایطی قرار دارید، به هر شیوه‌ای که می‌توانید همسرتان را راضی به مراجعه کنید و اگر هم از عهده آن برنمی‌آیید، برای آنکه خودتان را به آرامش برسانید، به روانشناس مراجعه کنید اما فراموش نکنید که قرار شما با روانشناس بدون حضور همسرتان، کمکی به حل مشکل او نمی‌کند.

اختلاف نظر با همسرتان را به حداقل برسانید
گفتیم که اختلاف نظر در زندگی مشترک اتفاقی طبیعی است اما از یاد نبرید که میزان این اختلاف نظر، سطح تنش‌هایی که قرار است با آنها روبه‌رو شوید را تعیین می‌کند. اگر شما اختلاف نظری در حدود ۹۰ درجه با هم دارید، کارتان آسان است و راحت‌تر می‌توانید به توافق برسید اما اگر مشکل میان شما ۱۸۰ درجه تفاوت است، کار کمی دشوارتر خواهد شد. حالا وقت آن است که یک سناریوی مشترک بسازید و به نقطه‌ای برسید که توان پذیرش حرف یکدیگر را دارید. رسیدن به این نقطه، نیازمند تلاش هر دوی شماست. کافی است هر کدام از شما یک قدم بردارید و این فاصله را کمتر کنید. با کمتر شدن این فاصله یا به عبارتی پیدا کردن توافق ۵۰ درصدی، شما می‌توانید عقاید مشترکی راجع به موضوعات مهم‌تر زندگی‌تان پیدا کنید.

با همسر بداخلاق تان قرارداد امضا کنید
خب، حالا که کمی به آنچه دیگری در سر دارد نزدیک‌تر شدید، می‌توانید چند قرارداد بنویسید و امضا کنید. البته نوشتن این قراردادها راه‌حل نهایی نیست و تنها نقطه شروعی است که به کمتر شدن تنش‌ها کمک می‌کند. شما در این قراردادها می‌توانید تمام مواردی که آزارتان می‌دهد را مطرح کنید و در موردشان با همسرتان به توافقی نسبی برسید. در این گفت‌وگو، قرار نیست حرف خودتان را به کرسی بنشانید و برنده صددرصد باشید. بلکه تنها قرار است چند امتیاز بگیرید و چند امتیاز را هم واگذار کنید. شاید نتوانید همسر بداخلاق تان را در همین ابتدای کار از بحث کردن منصرف کنید اما می‌توانید از او بخواهید که هنگام بحث کردن، صدایش را بالا نبرد. پس زیاده‌روی نکنید و به اصلاحات کوچک قانع باشید.

برای آرام کردن همسر بداخلاق تان از راهکارهای دیگران استفاده نکنید
اگر برای اطرافیان‌تان درد دل کرده و از بداخلاقی همسرتان صحبت کرده باشید، احتمالا راهکارهای متفاوتی را هم از آنها شنیده‌اید. برخی‌ می‌گویند کم محلی کن و به حرف‌هایش پاسخ نده و عده‌ای دیگر هم می‌گویند صدایت را از او هم بالاتر ببر و هر رفتاری که با تو کرد به خودش برگردان. ما نمی‌گوییم که همه توصیه‌های آنها نادرست است اما واقعیت این است که راهکار هر فردی در مهار خشونت، با دیگری متفاوت است. راهی که همسر شما از طریقش آرام می‌شود، شیوه‌ای منحصر به اوست. پس به جای پیروی کردن از تجربه‌های دیگران، راه خودتان را پیدا کنید و با آزمون و خطا بفهمید که همسرتان با چه روشی آرام‌تر می‌شود.

روی قرارداد امضا کرده تان بمانید
کارتان تمام نشده است. شما باید به خودتان و همسرتان یاد بدهید که حق نادیده گرفتن قرارداد را ندارد. در این مورد شما حق دارید که وسط دعوا هم نرخ تعیین کنید و درست در لحظه‌ای که همسرتان صدایش را بالا می‌برد، بدون ایجاد تنش بیشتر از او بخواهید به عهدنامه‌ای که امضا کرده است وفادار بماند. البته یادآوری شما قرار نیست تنها به لحظه دعوا محدود بماند. بلکه باید هر روز در مورد قول‌هایی که به هم داده‌اید صحبت کنید و در لحظه‌های ناگذیر تنش هم این وعده‌ها را تمرین کنید.

برای همسر بداخلاق تان بیشتر از توان‌تان انرژی نگذارید
شاید بعد از رفتن تمام این راه‌ها، به این نتیجه برسید که همسر بداخلاق شما اصلاح‌ناپذیر است و سکوت شما، تنها راه تغییر رفتارهای اوست. اگر سکوت شما می‌تواند اوضاع را تغییر دهد، بهتر است نگاهی به احساسات و شرایط خودتان بیندازید. آیا چنین راهکاری شما را آزار نمی‌دهد؟ پس در این صورت می‌توانید همین روش را ادامه دهید و به توصیه‌های دیگران توجه نکنید. اگر کوتاه آمدن شما آسیبی به خودتان نمی‌رساند، دلیلی ندارد که از این سکوت بترسید. اما همیشه هم رابطه میان‌تان با کوتاه آمدن‌های شما درست نمی‌شود. گاهی سکوت به شما احساس قربانی شدن و مورد ظلم قرار گرفتن می‌دهد و گاهی باعث می‌شود که همسرتان را بدون آنکه بداند، به بی‌رحمی متهم کنید، باید بیشتر مراقب باشید. در چنین شرایطی، شما حتی اجاره یک لحظه سکوت کردن را ندارید. شاید تجربه شما نشان داده باشد که با رفتن از هر راه دیگری، پرخاشگری‌های همسرتان از سر گرفته می‌شود اما باور کنید که خطر این رفتارهای او برای ادامه زندگی مشترک و ایجاد احساس خوشبختی در شما، کمتر از شیوه قبلی است.

همسر بداخلاق تان را قلق‌یابی کنید
شمایی که در این فرصت کوتاه، تنها نظاره‌گر خشم و پرخاش همسرتان بوده‌اید، به شناخت بهتری از او رسیده‌اید و می‌توانید با قدم‌هایی کوچک، به او در عقب‌نشینی کمک کنید. آسان‌ترین راه برای رسیدن به آرامش، پیدا کردن قلق یا به قول قدیمی‌ها، رگ خواب همسرتان است. ببینید که او با چه رفتاری و در چه شرایطی آرام می‌شود و همان رفتار را در پیش بگیرید. اگر هم در پیدا کردن این شیوه به خصوص موفق نبوده‌اید، از همسرتان بخواهید در فهمیدن قلقش به شما کمک کند.

نویسنده : محمد کارگر

https://goo.gl/qq9yHx

اختلال شخصیت خودشیفته

مراقب ازدواج با فرد خودشیفته باشید. در بسیاری مواقع فرد خودشیفته در برخوردهای اول، یا در دوران آشنایی بسیار جذاب و متشخص به نظر می­رسد و شما با همین ویترین اولیه زیبا خود را فریب خواهید داد.

 

شناخت علائم فرد خودشیفته یکی از پیش نیازهای تنظیم ارتباطات بین فردی است. خصوصا در مورد ازدواج، تشخیص خودشیفتگی بسیار کمک کننده خواهد بود. ممکن است در بسیاری مواقع فرد خودشیفته در برخوردهای اول، یا در دوران آشنایی بسیار جذاب و متشخص به نظر برسد ولی پس از ازدواج و نمایان شدن عمق رفتارهایش، بعنوان همسر رابطه سخت و غیرهمدلانه­ای را تجربه خواهید کرد. در ادامه مهمترین ویژگی­های فرد با اختلال شخصیت خودشیفته را مرور خواهیم کرد :

 

  • خود را استثنایی و منحصر بفرد میداند حتی روز تولد و نامش یا شهرش را بهترین میداند و منتظر هست دیگران نیز او را استثنایی بدانند.
  • فکر میکند همیشه حق با آنهاست حتی اگر درباره رنگ و طعمی نظر بدهد، دیگران باید بپذیرند، و خیلی وقت­ها از مورد سوال قرار گرفتن ناراحت می­شود.
  • همیشه از دیگران استفاده و سوءاستفاده می­کند و برای خودش این حق را قائل است که می­تواند دیگران را مورد استفاده قرار دهد.
  • اصولا توانایی همدردی همدلی یا درک دیگران را ندارد و خود را رها نمی­کند تا به احساس دیگران بپردازد ولی در عین حال نیز انتظار دارد دیگران او را بفهمند و تاییدش کنند.
  • معمولا به راحتی خشمگین می­شود و دست به تهدید یا تحقیر می­زند و زیاد حرف­های تند تخریب کننده می­زند.
  • نیاز شدید به توجه دارد و البته توجه برایش کافی نیست بلکه انتظار اطاعت و احترام دارد.
  • ظاهرا محکم بنظر می­آید ولی بسیار شکننده و حساس است و یک اتفاق یا اشتباه مانند اینکه کراواتش را اشتباه زده یا حرفش غلط بوده و دیگران به آن اذعان کنند، در هم می­ریزد و نسبت به طرف مقابل خشم پیدا می­کند.
  • تحمل نقد را ندارد و در مقابل آن واکنش­های تند نشان می­دهد. علاقه عجیبی به ستایش و پرستش شدن دارد. تملق و چاپلوسی را حتی اگر زشت باشد، دوست دارد و این را نشانه دانایی چاپلوس­ها می­داند که او را شناخته­اند.
  • پر از غرور و تکبر است و این حس جنس سرافرازی و افتخار ندارد. اگر سنش بالا باشد آن را مایه افتخار می­داند اگر جوان باشد جوانی را، اگر روستایی باشد روستا را، اگر شهری باشد شهر را و اگر قومیت خاصی داشته باشد، آن قومیت را مایه افتخار می­داند.
  • پر از توقع هست و زیاد انتظار دارد، میخواهد اولین نفر باشد که مورد توجه قرار می­گیرد و بعنوان مثال اولین فردی باشد که مورد دعوت قرار گیرد. انتظار دارد همه قدرش را بدانند و قدردان باشند. در نقش والد، انتظار تشکر و قدردانی و احترام مداوم از فرزندان دارد. حتی وقتی وارد مغازه هم می­شود انتظار دارد صاحب مغازه به او احترام بگذارد. قوانین را آن گونه که خود تفسیر می­کند قبول دارد.
  • دیگران را بعنوان شی و کالا می­بیند و نردبان می­پندارد و وسیله ای برای خودش، فکر میکند با ازدواجش چتر لطف و مهربانی به طرفش اعطا کرده است.
  • در کارها اصرار میکند و شما را وادار به کاری می­کند حتی اگر مایل به انجام آن کار نباشید و این عمل و به بازی گرفتن دیگران را یکی از توانایی­های خود می­بیند.
  • درباره خود نظر واقع بینانه ندارد و ابدا خود را آنگونه که هست نمی­بیند، حتی انتظار دارد چهره­اش نیز بهتر از چهره واقعی­اش باشد، همیشه قبول نمی­کند ازش عکس بگیرید، چون معمولا آماده نشده است.
  • برای همه چیز توضیح و توجیه دارد و آنقدر توجیه می­کند که حتی رفتار بد خود را نیز خوب جلوه دهد.
  • در روابط عاطفی دیگران را آزار می­دهد و در رابطه جنسی حالت دگر آزاری بیشتری دارد و دیگران احساس خوبی ندارند. زمینه ای برای فرافکنی حالات خود دارد یعنی هرچه درون خودش احساس می­کند را به دنیا تعمیم میدهد مثلا اگر از چیزی لذت می­برد دیگران نیز لذت می­برند یا باید لذت ببرند.
  • افرادی تنها هستند در حالیکه ادعای استقلال می­کنند ولی در واقعیت استقلال نیست بلکه جدایی از دیگران است چون استقلال در کنار دیگران معنی می­دهد.
  • تلاش می­کنند تا جذابو جالب بنظر بیاید. به راحتی به دیگران برچسب­های منفی می­زند. در ظاهر رعایت آداب اجتماعی را می­کند ولی در شرایط کمی نامناسب، به یکباره از کوره در می­رود و خیلی هم بددهنی می­کند.
  • از اینکه اشتباه کند یا شکست بخورد بسیار رنج می­برد و برای همین معمولا با محافظه­کاری پیش می­رود و بجای یادگیری از اشتباه، سعی در پنهان­کاری یا دیگران را مقصر جلوه دادن دارد.
  • تعارض و اختلاف جزء جدایی ناپذیر زندگی زناشویی هستند که حل مسالمت آمیز آن نیاز به صمیمیت، روحیه همکاری و از خودگذشتگی دارد؛ فرد خودشیفته در این ویژگی­ها ضعیف است. زندگی زناشویی با فرد خودشیفته بسیار دشوار است و چنانچه زوجین هر دو خودشیفتگی بالایی داشته باشند، در سریعترین زمان ممکن ناسازگاری و جدایی اتفاق می­افتد.

نویسنده: علی فراهانی

https://goo.gl/HCy55V

چگونه به نوزادان شیر بدهیم ؟

-وقتی برای اولین بار در اتاق زایمان یا پس از آن نوزاد را در بغل می گیرید، لب های او را روی سینه خود بگذاردی.او طبق غریزه شروع به مکیدن می کند و مراحل جاری شدن شیر به زودی آغازمی شود .

-اگر فکر می کنید نوزاد گیج شده و در پیدا کردن نوک سینه یا ادامه مکیدن مشکل دارد ، نگران نشوید.شیردهی هنری است که نیاز به صبر و تحمل دارد.

- اگر نوزاد شما نارس است ممکن است نتوانید بلافاصله شیردهی راآغازکنید . در این  صورت او شیر مورد نیاز را از طریق لوله یا بطری دریافت خواهد کرد تا زمانی که به اندازه کافی جهت گرفتن سینه قوی شود .

- در هر ۲۴ ساعت باید ۱۲-۸ بار و هربار به مدت ۲۰-۱۵ دقیقهاز هر سینه به نوزاد شیر بدهید .

-اجازه دهید نوزاد تا هنگامی که کاملاً سیر شود شیر بنوشد .

-ماده زردرنگ و غلیظی که در ساعات اولیه ازسینه ترشح میشود و آغوزیا ماگ نام دارد مفیدترین بخش شیر بوده و مصرف آن برای نوزاد ضروری است.

-در هفته های اول ممکن است نوزاد هنگام شیرخوردن به خواب رود و شما ناچارشوید برای اینکه او رابرای ادامه شیرخوردن به حالت نیمه هوشیاری درآورید،کمی او را قلقلک دهید( زیر چانه یا گونه ها را قلقلک دهید)

-اگر بیش از۴ ساعت از آخرین شیرخوردن نوزاد می گذرد و او هنوز خواب است،او را به آرامی بیدار کنید .

-هروقت که نوزادعلائمی دال بر گرسنگی نشان داد باید نسبت به شیردهی او اقدام شود.علائمی مثل هوشیاری و فعالیت، جنباندن دهان و یاگرداندن سر در جست و جوی سینه مادر.توجه داشته باشید که گریه یک علامت دیررس برای گرسنگی است .

- به مرور که نوزاد دوره های هوشیاری طولانی تری را تجربه می کند می توانید ساعات شیردهی را در حدود هر ۳ ساعت یکبار در نظر بگیرید.

-در دوران شیردهی ازمصرف کافئین ، غذاهای تند و ادویه دار و مواد محرکی که وارد شیرشده و باعث آزار نوزاد می شود اجتناب کنید و در حد امکان مایعات بیشتری بنوشید.همچنین ازمصرف مواد بودار مثل سیر، پیاز،انواع کلم و....بپرهیزید زیرا بسیاری از کودکان این بوها را دوست ندارند.

- شیشه شیر را دریکی دو ماه اول هر ۳-۲ ساعت یکبار یا هرزمانی که نوزاد نشان می دهد گرسنه است در اختیارش بگذارید .تا زمانی که کودک به وزن ۵/۴ کیلوگرم برسد، هربارحدود ۸۵-۳۰ سی سی شیر خواهد نوشید.

-قبل از اینکه برای اولین بار بطری ، سرپستانک و حلقه آن را استفاده کنید ، لازم است آنها را حداقل به مدت ۵دقیقه درآب در حال جوشیدن قرار دهید . بعدآنها را روی یک حوله تمیز بگذارید تا خشک شوند. اما از این پس شست و شو در آبگرم همراه با مواد شوینده کفایت می کند.

-هیچ دلیل منطقی برای گرم کردن شیر قبل از اینکه آن را به کودک بدهید وجود ندارد ولی ممکن است کودک شیر گرم را ترجیح بدهد .

-هرگز از دستگاه مکروویو برای گرم کردن بطری حاوی شیرخشک یا حاوی شیر مادر استفاده نکنید زیرا امواج ماکروویو مواد را به صورت غیریکنواخت گرم می کند و ممکن است باعث شکسته شدن مواد مغذی شود.

نویسنده مژگان شوشتری

https://goo.gl/xRbQbk

چقدر انتقادپذیر هستید؟

افراد موفق بسیاری معتقدند که تنها دلیل موفقیت آنها این بوده است که به خود اجازه دادند تا شکست بخورند. حقیقت این مسئله زمانی مشخص می شود که در زندگی بسیاری از تاجران موفق جستجو کنیم. خواهیم دید که در راه رسیدن با اهدافشان، چطور بارها و بارها شکست خورده اند تا اینکه به موفقیت دست یافته اند.

چیز دیگری که به همین اندازه در موفقیت آنها مهم بوده این است که آنها می دانند چطور از انتقادات دیگران - چه سازنده باشد و چه نباشد - بهترین استفاده را ببرند. آنها با استفاده از انتقادهای دیگران تشکیلات خود را راه اندازی می کنند

ظرفیت برخورد با انتقادات و پیشرفت کردن به واسطه ی انها یکی دیگر از عوامل مهم در موفقیت است. به نکات زیر در این رابطه دقت کنید تا شما هم بتوانید یکی از آن افراد موفق باشید.

انواع مختلف انتقاد

انتقاد دو نوع دارد: سازنده و مخرب. با هر دو این انتقادها باید به دقت اما به طریقی متفاوت برخورد کرد.

اکثر افراد تصوری منفی از کلمه ی انتقاد دارند و فکر می کنند همه ی انتقادها لزوماً مخرب هستند. این به این دلیل است که در کودکی به دلایلی نامشخص مورد انتقاد دیگران قرار گرفته ایم و خاطرات آن از کودکی تا بزرگسالی به همراه ما بوده است.

هدف انتقاد مخرب، خراب کردن و آسیب زدن به اعتماد به نفس افراد و بازداشتن آنها از انجام کارهایشان و لطمه زدن به شخصیت آنها است.

انتقاد مخرب
یکی از بهترین نمونه های انتقاد مخرب این است که رئیستان به شما بگوید: "چطور توانستی چنین اشتباه احمقانه ای را انجام دهی؟ آن موقع به چی فکر می کردی؟ اصلاً من نمی دانم چرا تو را استخدام کردم."

البته چنین رئیسی فکر می کند با این طریق حرف زدن، کارمندش را تحریک خواهد کرد بهتر کار کند، اما کارمند از چنین رئیسی متنفر شده و کار را ترک خواهد کرد. این به این دلیل است که انتقادش خیلی کلی و منفی بوده و به کارمند نفهمانده است که چطور فعالیت و کارکردش را اصلاح کند، فقط او را محکوم کرده است.

انتقاد مخرب به هیچ وجه سودمند نیست. ممکن است به شما بفهماند که اشتباهی مرتکب شده اید، اما تا زمانی که هیچ علاج و راه چاره ای جلوی رویتان نمی گذارد، تاثیری منفی و مخرب خواهد داشت.

روش برخورد: تنها راه و بهترین راه برخورد با چنین انتقاداتی این است که آنها را نادیده بگیرید و به مسائل مثبت تری فکر کنید.

انتقاد سازنده
حال که جنبه ی منفی انتقاد را بررسی کردیم، ببینیم انتقاد چطور می تواند باعث اصلاح و پیشرفت شخص شود.

مثال قبلی از انتقاد مخرب را در نظر بگیرید. به جای گفتن، "چطور توانستی چنین اشتباه احمقانه ای را انجام دهی؟ آن موقع به چی فکر می کردی؟ اصلاً من نمی دانم چرا تو را استخدام کردم."، یک رئیس دانا و کار کشته می تواند بگوید: "از گزارش شما ممنونم. می دانم تلاش زیادی برای تهیه آن کرده اید. اما داشتم فکر می کردم اگر کمی آن را خلاصه تر کرده و چند نمودار هم به آن اضافه می کردید بهتر می شد. اگر بتوانی این تغییرات را در آن بدهی و باز به من نشان دهی واقعاً متشکر خواهم شد."

چرا چنین انتقادی خوب است؟ و چرا شما باید با رفتاری مثبت با این نوع انتقاد برخورد کنید؟

کاملاً مشخص است. این انتقاد، انتقادی سازنده است چون راه های اصلاح را جلوی پای شما قرار داده است. همچنین خوشحال خواهید بود چون از جنبه های خوب کارتان نیز قدردانی شده است.

راه های برخورد: شما متوجه خواهید شد که انتقادی سازنده است. سعی کنید کاملاً منظور انتقاد کننده را فهمیده و درمورد راه های اصلاح کارتان سوالات لازم را بپرسید. و از فرد برای انتقاد سازنده اش تشکر و قدردانی کنید.

از منفی به مثبت...تصور کنید انتقاد نوع اول - نوع منفی - را دریافت کرده اید. چطور می توانید آن را به چیزی مثبت تبدیل کنید؟

ابتدا باید اطمینان یابید که منظور را فهمیده اید. کار خود را توجیه نکنید چون ممکن است می توانسته اید کار خود را بهتر انجام دهید. حال به مرحله ی بعد می رویم: از منتقد بپرسید چه چیزی را در کارتان اشتباه دیده است و چرا و بعد از او راه های اصلاح و درست کردن آن را سوال کنید. اگر نتوانستند سوال شما را جواب دهند، انتقاد را نادیده بگیرید و فکر کنید که کارتان را خوب انجام داده اید. چون بعضی افراد ذاتاً منفی باف هستند.

اما فکر کنید انتقاد صحیح بوده است. می توانید با فرد منتقد در مورد راه های اصلاح کارتان گفتگو و مشورت کنید.

قدم آخر انجام اصلاحات و تغییرات در کارتان است. یادتان باشد که حتماً باز با فرد منتقد چک کنید تا ببینید اصلاحاتتان را درست انجام داده اید یا خیر.

اگر سعی کنید همه ی انتقادها را با دیدی مثبت ببینید و به روش های بالا به آن جواب دهید مطمئناً نتایج خوبی خواهید گرفت و در پیشبرد اهدافتان موفق خواهید شد.

نویسنده: محمد کارگر

https://goo.gl/LdHTfJ