آیا ضریب هوشی بالا خطر افسردگی و اختلالات روانی را افزایش می دهد؟

می توانید این موضوع را به گردن فیلم های سینمایی یا کتاب ها بیندازید اما ما انسان ها در عادت ها و قالب های کلیشه ای گرفتار هستیم. فرهنگ مردمی مردان و زنان باهوش را انسان هایی بد خلق و مرموز نشان می دهند که مسایل بسیاری در ذهنشان در جریان است و از نظر روحی همیشه در بحران به سر می برند. نکته ای احتمالا در اینجا وجود دارد زیرا روانپزشکان این ایده را در ذهنشان می پرورانند که رابطه ای بین هوش بالا و افسردگی و بیماری روانی وجود دارد.

همیشه فرض بر اینست که برنامه ریزان رایانه ای، دانشمندان و یا اساتید دانشگاه با هوش و ذکاوت فوق بشری اشان افرادی نامتجانس با اجتماعشان هستند. آنها در مهمانی ها با موها و لباس های ژولیده حاضر می شوند و اکثر شب مهمانی را در گوشه ای کز می کنند و می نشینند. هنرمندان با ذکاوت نیز با خلق و خویی بد و تاریک ترسیم می شوند. وقتی این افراد شاهکاری خلق نمی کنند و یا قطعه ی موسیقی ای را بد به طور دلخواه نمی نوازند، بطری مشروبی به دست می گیرند و با خشم و بد خلقی از منزل خارج می شوند. آیا این تصورات درباره ی این افراد غلط هستند یا یا این مسئله در مورد آنها حقیقت دارد و به شکل عادت و کلیشه ای در آنها ظاهر می شود؟

ارتباط مثبت بین ضریب هوشی پایین و افسردگی

برخی مطالعات روانپزشکی نشان می دهد که رابطه ی مثبتی بیت ضریب هوشی پایین و افسردگی وجود دارد. مطالعه ای بر اساس یافته های بررسی مرگ و میر روانپزشکی بزرگسالان در انگلستان نشان می دهد که افراد با ضریب هوشی پایین شادی و نشاط کمتری نسبت به افراد با ضریب هوشی بالاتر دارند. در طول این مطالعه، شرکت کنندگان با سطح ضریب هوشی بین ۷۰-۷۹، که  در مرز بین ضریب هوشی نرمال و نقص در هوش است،  شادی و نشاط کمتری را نسبت به که از افرادی که ضریب هوشی اشان بین ۱۲۰-۱۲۹، که ضریب هوشی بسیار بالایی است، نشان دادند.

ضریب هوشی پایین نقص یا عدم توانایی شناختی مورد نیاز برای انجام تکالیف و امور تحصیلی و شغلی را نشان می دهد. افراد با ضریب هوشی پایین احتمالا تکالیف مدرسه را به طور ضعیف انجام می دهند و برا یافتن شعلی با درآمد قابل قبول که نیازمند سطح متوسطی از ضریب هوشی است، دچار مشکل می شوند. در واقع، افرادی که دچار نقص هوشی هستند اغلب بیکار باقی می مانند. افراد بیکار نمی تواند به اندازه ی کافی درآمد داشته باشند تا به امور زندگی  خود و خانواده شان را بگردانند. در نتیجه، در ایجاد ارتباط نیز دچار مشکل می شوند. بیکاری، درآمد کم، روابط شکست خورده، زندگی در نیاز و خستگی همه و همه دلایلی هستند که افراد با هوش پایین را دچار افسردگی می کنند.

با این وجود، برخی تحقیقات ادعا دارند که عکس این رابطه صحیح است. این تحقیقات معتقدند که افسردگی توانایی شناختی افراد را که نشان دهنده ی نتایج پایین در آزمون ضریب هوشی است، کاهش می دهد.

این مطالعات وقوع این امر را با شواهد عصب شناختی نشان می دهند. بیماران افسرده توانایی عملکرد پایینی را در قسمت لوب پیشانی مغز خود نشان می دهند. قسمت لوب پیشانی با عملکرهای ذهنی و توانایی های اجرایی ارتباط تنگاتنگ دارد.

آیا این امر به معنای اینست که افراد با ضریب هوشی بالا به طور کل شاد هستند و از افسردگی ندارند؟

ذهن انسان بسیار پیچیده است و در این مورد دو دو تا همیشه چهار تا نمی شود. محققین دلایلی دارند و معتقدند که ضریب هوشی بالا نمی تواند از افراد د مقابل افسردگی محافظت کند.

رابطه ی مثبت بین ضریب هوشی بالا و افسردگی و دیگر اختلالات روانی

شیفتگی نسبت به نبوغ و وسواس به یافتن رابطه ای مثببت بین ضریب هوشی بالا و افسردگی و دیگر اختلالات روانی به زمان بقراط در قرن ۴ قبل از میلاد بر می گردد. زیگموند فروید این ایده را کشف کرد و محققین در دنیای مدرن آن را توسعه داده اند.

برخی مطالعات سعی دارند تا بین وقوع افسردگی در افراد باهوش با اختلالات روانی بخصوص در آنها که از سطح بالای هوششان نشئت می گیرد، رابطه ای پیدا کنند. افراد با ضریب هوشی بالا بیشتر تمایل دارند تا در دنیای خود زندگی کنند و دنیا را با رویاها و سلایق خود باز تعریف کنند. آنها همچنین عکس العمل های شدید تر و پایدارتری را نسبت به محرک ها نشان می دهند تا افراد کم هوش تر. این موضوع بدان معناست که وقتی واقعیت با دریافت آنها از واقعیت دچار تعارض می شود، آنها دچار نقصان می شوند و قادر نیستند بر آن فائق بیایند. ویژگی های منحصر بفرد روانی و رفتاری در افراد باهوش  و خلاق می تواند موید این موضوع باشد که دریافت عامه مردم نوابغ را دیوانه میداند.

آیا شما معتقدید که محققین بین اخذ نمره الف در مدرسه و افزایش در احتمال رشد اختلال دوقطبی در بزرگسالی ارتباطی می بینند؟ بر طبق نویسندگان مطالعه ای دیگر، دانش آموزانی که در زبانشناسی، موسیقی، و ریاضیات موفق هستند بیتشر ممکن است دچار اختلال دو قطبی باشند. عالی بودن در این رشته ها و دروس نیازمند این است که فرد به حالتی از هوشیاری بالا برسد که این امر می تواند الگو های زیربنایی را با روشهای خلاقانه پیوند زند.

تحقیقات همچنان درباره ی رابطه ی مثبت بین ضریب هوشی بالا و خطر بالاتر رشد افسردگی و بیماری های روانی مثل اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی بحث برانگیز است. اینکه آیا رابطه ی این دو مثبت است یا خیر، همه ی پژوهش ها در این رابطه باید مردم را نسبت به واقعیتی که نوابغ اصلا انسان هایی غیر عادی نیستند آگاه کند.

نویسنده: علی فراهانی

https://goo.gl/aRrcPJ

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.