اگر از شما بپرسند «با احساسات منفی در زندگیتان چگونه برخورد میکنید؟» چه پاسخی میدهید؟ آیا میدانید پیامی که شما در موقعیتهای مختلف به خود میدهید، روی احساستان تاثیر زیادی دارد؟ |
زندگی پر از ناامیدی و دلسردیهاست. تجربیات منفی وجه مشترک تمام انسانهاست و شرایط اجتماعی- اقتصادی بالا نیز ضامن رهایی از احساسات منفی نیستند. به هزار زحمت راه دوری را طی میکنیم تا وسیلهای را که احتیاج داریم تهیه کنیم. وقتی وسیله مورد نظر را تهیه کردیم، به زودی از کار میفتد و خراب میشود. رئیس اداره در حضور دیگران از شما انتقاد میکند و شما تحت فشار قرار میگیرید تا کاری را در مدت زمانی که انجامش ممکن نیست، تمام کنید. بهترین دوستتان یکی از ویژگیهای منفی شما را گوشزد میکند. بعد از اینکه برای جلب توجه فردی از جنس مخالف کلی تلاش کردید، به یکباره احساس میکنید هرگز توجهی به شما نمیکند.
علاوه بر این موارد که انواعش را همه روزه تجربه میکنیم، با ناکامیها و فقدانهای واقعی و سختتر نیز روبرو میشویم. مرگ ناگهانی یکی از دوستان یا اعضای خانواده، طلاق گرفتن همسر، بی مهری از سوی کسی که با او رابطه عاطفی دارید، بیکار شدن و غیره. برای رسیدن به هدف مشخصی چند ماه تلاش میکنید و بعد از این همه تلاش به ناگاه متوجه میشوید هرچه بافتهاید پنبه شده است. آیا در این مواقع نباید احساس بدی داشته باشیم؟ آیا حق نداریم ناراحت شویم؟
باور واقعی بودن همیشگی استرس، اضطراب و افسردگی به همان اندازه بی معناست که بگوییم همه باید در همه مواقع شاد و خندان باشند. اگر میخواهید احساس بهتری داشته باشید باید بدانید و درک کنید که به جای حوادث بیرونی، افکار و طرز تلقیهای شما هستند که احساسات شما را بوجود میآورند. میتوانید اندیشه، احساس و رفتار خود را تغییر دهید. برای اطلاع از رابطه میان فکر و احساس به واکنش به انتقادی که دیگران از ما میکنند، دقت کنید. به فرض کسی به ما بگوید: «از کارت راضی نیستم چون به خوبی آن را انجام ندادی». چه احساسی پیدا میکنید؟ برخی با شنیدن این سخن ناراحت و دلسرد میشوند، گروهی نیز احساس خشم میکنند و با پرخاشگری به دفاع برمیخیزند و اما برخی احساس منفی نمیکنند و در صدد تلاش بیشتر برمیآیند. دلیل این واکنشهای متفاوت چیست؟
علتش این است که افراد هرکدام انتقاد را به شیوه خود تفسیر میکنند. اگر احساس خشم کنید یعنی این فکر به ذهنتان خطور کرده که فرد مقابل در حال تخریب و تحقیر شماست و این رفتار حق شما نیست. اگر احساس بی کفایتی و دلسردی میکنید ممکن است این فکر که من به درد نمیخورم و انسان ضعیفی هستم، به ذهنتان خطور کرده باشد. کسی که احساس منفی تجربه نکرده و به تلاش بیشتر میپردازد، این موقعیت را فرصتی برای رشد بیشتر تلقی کرده است و ممکن است این فکر به ذهنش رسیده باشد که فرد منتقد باهدف رشد بیشتر زیان به انتقاد گشوده است، لذا در این صورت چون از عزت نفس بالاتری برخوردار هستید، ممکن است بخواهید در مورد دلیل انتقاد او بیشتر آگاه شوید تا بهتر بتوانید نقائص احتمالی خود را برطرف سازید و از فرصت بدست آمده به نفع خود استفاده کنید.
در اصل پیامی که شما در موقعیتهای مختلف به خود میدهید، روی احساستان تاثیر زیادی دارد. معمولا احساسات شما ناشی از افکار شماست. به همین دلیل است که باید روی باورها، افکار و برداشتهای خود از موقعیتهای مختلف خیلی دقت کنید و اگر میخواهید از احساسات منفی نجات پیدا کنید، باید قبل از هر چیز بدانید که هر احساس منفی، ناشی از اندیشه منفی به خصوصی است. چنانکه به مرور متوجه خواهید شد در حالت افسردگی یا نگرانی، به خود یا زندگیتان با بدبینی نگاه میکنید و در مقام انتقاد از خویش هستید.
نویسنده: علی فراهانی