هیچ وقت زنی را ندیدم که برای تنهایی یک مرد شعر گفته باشد

بسیاری ازخانم ها از مطالبی که به آقایان گوشزد می کند که باید با آنها چگونه برخورد کنند بسیار خوشحال می شوند و مشتاقانه این چنین مطالبی را دنبال می کنند .اما به نظر می رسد  با  چنین پیام هایی  روز به روز  زنان   نقش منفعل تری اتخاذ می نمایند .

اگر یک خانم نقش خودش را فعال بداند همسرش را تحت فشار برای یادگیری خواسته هایش نمی گذارد .
در اکثر موارد زنان شکایت می کنند که چرا همسرانمان به اندازه ی ما سمینار نمی روند؟ کتاب نمی خوانند و مشاوره نمی گیرند؟

بارها شاهد آن بوده ام که خانم ها در جریان مشاوره به همسرشان می گویند :
یادبگیر ... روانشناس هم می گوید زن نیاز به صحبت و عشق دارد..... و سپس ناراحت و متعجب می شوند  که چرا همسرانشان دیگر آنها را برای مشاوره همراهی نمی کنند ؟!

زنان می تواند آنچه را می خواهند برای خود خلق کنند .

  • کافیست ابتدا بدانند نیازشان چیست ؟گاه خود زنان نمیدانند دقیقا چه می خواهند .
  • تفاوت های دو جنس را درک کنند .
  • همانطوری که از توانایی همدلی برای فرزندانش  استفاده می  نماید  از این قدرت فوق العاده  برای همسر نیز استفاده نماید  . نه اینکه برای همسر کوهی از توقع درک شدن باشند .
  • کلیشه های سنتی و یا حتی فمینستی تحمیلی را در ذهن خود به چالش بکشند .

بنابراین با شناخت و تلاش از راه درست (فارغ از قهر و تهدید و فشار) برای رسیدن به خواسته ها می توان بسیاری از دلگیری های زنانه را بدون دخالت و آگاه سازی مردان رفع نمود و رفتارهای مورد نظر را با دانش و صبوری در آنها ایجاد کرد .

به وفور شاعر مرد می شناسیم که در وصف  حال و روز بانوان  شعر گفته اند  اما آیا به همان تعداد شاعر زن نیز داریم که در وصف دل نازکی و دل تنگی های  مردان شعر گفته باشند ؟؟

وقت آنست که خانم ها آستین ها را بالا بزنند !

نویسنده: مریم غفار

https://goo.gl/7S4hkA

سرطان قلب

شاید تا به حال در مورد آن چیزی نشنیده باشید. امکان دارد از این به بعد، نام  این بیماری در ذهنتان بماند و چنانچه احساس ناراحتی مرتبط با قلب داشته باشید علاوه بر ترس از سکته ی قلبی، به سرطان آن هم فکر کنید ! و در قدم بعدی سرچ در اینترنت و سپس مراجعه به متخصص برای اطمینان از سالم بودن.

در روانشناسی مفهومی به نام خود بیمار انگاری وجود دارد . آیا می توان افرادی که چنین مشکلی دارند را در این دسته بندی قرار داد؟ ابتدا نگاهی به تعریف خود بیمار انگاری داشته باشیم .

ترس دائمی مبتلا بودن  یا شدن به یک بیماری خطرناک جسمی ، فرد نسبت به بدن خود اشتغال ذهنی دارد. از ابتلا به یک بیماری جدی یا مردن در اثر بیماری به شدت می ترسد .حتی بعد از معاینات مکرر و یا قوت قلب اطرافیانش همچنان باور دارد که بیمار است.

اگر شخصی این مشخصات را داشته باشد یک خود بیمار انگار، تلقی می شود؟

پاسخ خیر است. زیرا برای تشخیص این بیماری فقط داشتن افکاری که نوشته شد کافی نیست و لازمست علائم دیگری هم در فرد بررسی شود. اگراین ترس ها خود بیمار انگاری نیست پس چیست و از کجا نشات می گیرد؟

این روزها اضطراب بیماری در بسیاری از افراد مشاهده می شود حتی شده برای یکبار در طول حیات زندگی شان، بدون آنکه لزوما تشخیص خود بیمار انگاری بگیرند.

همه چیز ابتدا یک ترس طبیعی بوده که به علت اطلاعات زیاد و نادرستی که همه روزه تحت تاثیر بمباران تبلیغات داروئی، سرچ های اینترنتی و پیام های کوتاه تلگرامی و غیره می آید آن را بیمارگونه می سازد.

ممکن است افراد از خانه بیرون بیایند و یادشان نیاید درب را قفل کرده اند یا نه؟ و یا اسم یک دوست یا همسایه را به خاطر نیاورند. آیا اولین فکر اینست که آنها دچار آلزایمر شده اند؟ یا لازمست به سن فرد و شرایط او هم توجه شود؟

ترس و نگرانی از بیماری های سخت، بسیار شایع شده است و موضوع مهم این است که خود ترس و اضطراب می تواند در نهایت منجر به بیماری شود. نه لزوما بیماری سرطان، بلکه بیماری های مزمن مثل: ناراحتی معده، حساسیت های پوستی و تنفسی و غیره… یعنی یک فرد می آید ابرویش را بردارد اما می زند چشمش را هم کور می کند. شخص نگران است که مبادا روزی دچار سرطان بشود اما به خودش می آید و می فهمد اضطراب بیمار شدن کار خودش را کرده و او را دچار یک بیماری مزمن دیگر کرده است.

قرار نیست ما در مورد همه چیز کمی بدانیم. علم بسیار گسترده تر از چیزی است که در پیام های بدون منبع کوچک بگنجد!

 

بهترین کاری که می توانید در حق سلامتی خودتان بکنید این است که خود را در برابر داده های اضافی واکسیناسیون کنید تا بتوانید ترس هایتان را بشکافید قبل از آنکه ترس ها شما را بشکافند.

نویسنده: مریم غفار

https://goo.gl/jjV3Zd