اختلال شخصیت خودشیفته

مراقب ازدواج با فرد خودشیفته باشید. در بسیاری مواقع فرد خودشیفته در برخوردهای اول، یا در دوران آشنایی بسیار جذاب و متشخص به نظر می­رسد و شما با همین ویترین اولیه زیبا خود را فریب خواهید داد.

 

شناخت علائم فرد خودشیفته یکی از پیش نیازهای تنظیم ارتباطات بین فردی است. خصوصا در مورد ازدواج، تشخیص خودشیفتگی بسیار کمک کننده خواهد بود. ممکن است در بسیاری مواقع فرد خودشیفته در برخوردهای اول، یا در دوران آشنایی بسیار جذاب و متشخص به نظر برسد ولی پس از ازدواج و نمایان شدن عمق رفتارهایش، بعنوان همسر رابطه سخت و غیرهمدلانه­ای را تجربه خواهید کرد. در ادامه مهمترین ویژگی­های فرد با اختلال شخصیت خودشیفته را مرور خواهیم کرد :

 

  • خود را استثنایی و منحصر بفرد میداند حتی روز تولد و نامش یا شهرش را بهترین میداند و منتظر هست دیگران نیز او را استثنایی بدانند.
  • فکر میکند همیشه حق با آنهاست حتی اگر درباره رنگ و طعمی نظر بدهد، دیگران باید بپذیرند، و خیلی وقت­ها از مورد سوال قرار گرفتن ناراحت می­شود.
  • همیشه از دیگران استفاده و سوءاستفاده می­کند و برای خودش این حق را قائل است که می­تواند دیگران را مورد استفاده قرار دهد.
  • اصولا توانایی همدردی همدلی یا درک دیگران را ندارد و خود را رها نمی­کند تا به احساس دیگران بپردازد ولی در عین حال نیز انتظار دارد دیگران او را بفهمند و تاییدش کنند.
  • معمولا به راحتی خشمگین می­شود و دست به تهدید یا تحقیر می­زند و زیاد حرف­های تند تخریب کننده می­زند.
  • نیاز شدید به توجه دارد و البته توجه برایش کافی نیست بلکه انتظار اطاعت و احترام دارد.
  • ظاهرا محکم بنظر می­آید ولی بسیار شکننده و حساس است و یک اتفاق یا اشتباه مانند اینکه کراواتش را اشتباه زده یا حرفش غلط بوده و دیگران به آن اذعان کنند، در هم می­ریزد و نسبت به طرف مقابل خشم پیدا می­کند.
  • تحمل نقد را ندارد و در مقابل آن واکنش­های تند نشان می­دهد. علاقه عجیبی به ستایش و پرستش شدن دارد. تملق و چاپلوسی را حتی اگر زشت باشد، دوست دارد و این را نشانه دانایی چاپلوس­ها می­داند که او را شناخته­اند.
  • پر از غرور و تکبر است و این حس جنس سرافرازی و افتخار ندارد. اگر سنش بالا باشد آن را مایه افتخار می­داند اگر جوان باشد جوانی را، اگر روستایی باشد روستا را، اگر شهری باشد شهر را و اگر قومیت خاصی داشته باشد، آن قومیت را مایه افتخار می­داند.
  • پر از توقع هست و زیاد انتظار دارد، میخواهد اولین نفر باشد که مورد توجه قرار می­گیرد و بعنوان مثال اولین فردی باشد که مورد دعوت قرار گیرد. انتظار دارد همه قدرش را بدانند و قدردان باشند. در نقش والد، انتظار تشکر و قدردانی و احترام مداوم از فرزندان دارد. حتی وقتی وارد مغازه هم می­شود انتظار دارد صاحب مغازه به او احترام بگذارد. قوانین را آن گونه که خود تفسیر می­کند قبول دارد.
  • دیگران را بعنوان شی و کالا می­بیند و نردبان می­پندارد و وسیله ای برای خودش، فکر میکند با ازدواجش چتر لطف و مهربانی به طرفش اعطا کرده است.
  • در کارها اصرار میکند و شما را وادار به کاری می­کند حتی اگر مایل به انجام آن کار نباشید و این عمل و به بازی گرفتن دیگران را یکی از توانایی­های خود می­بیند.
  • درباره خود نظر واقع بینانه ندارد و ابدا خود را آنگونه که هست نمی­بیند، حتی انتظار دارد چهره­اش نیز بهتر از چهره واقعی­اش باشد، همیشه قبول نمی­کند ازش عکس بگیرید، چون معمولا آماده نشده است.
  • برای همه چیز توضیح و توجیه دارد و آنقدر توجیه می­کند که حتی رفتار بد خود را نیز خوب جلوه دهد.
  • در روابط عاطفی دیگران را آزار می­دهد و در رابطه جنسی حالت دگر آزاری بیشتری دارد و دیگران احساس خوبی ندارند. زمینه ای برای فرافکنی حالات خود دارد یعنی هرچه درون خودش احساس می­کند را به دنیا تعمیم میدهد مثلا اگر از چیزی لذت می­برد دیگران نیز لذت می­برند یا باید لذت ببرند.
  • افرادی تنها هستند در حالیکه ادعای استقلال می­کنند ولی در واقعیت استقلال نیست بلکه جدایی از دیگران است چون استقلال در کنار دیگران معنی می­دهد.
  • تلاش می­کنند تا جذابو جالب بنظر بیاید. به راحتی به دیگران برچسب­های منفی می­زند. در ظاهر رعایت آداب اجتماعی را می­کند ولی در شرایط کمی نامناسب، به یکباره از کوره در می­رود و خیلی هم بددهنی می­کند.
  • از اینکه اشتباه کند یا شکست بخورد بسیار رنج می­برد و برای همین معمولا با محافظه­کاری پیش می­رود و بجای یادگیری از اشتباه، سعی در پنهان­کاری یا دیگران را مقصر جلوه دادن دارد.
  • تعارض و اختلاف جزء جدایی ناپذیر زندگی زناشویی هستند که حل مسالمت آمیز آن نیاز به صمیمیت، روحیه همکاری و از خودگذشتگی دارد؛ فرد خودشیفته در این ویژگی­ها ضعیف است. زندگی زناشویی با فرد خودشیفته بسیار دشوار است و چنانچه زوجین هر دو خودشیفتگی بالایی داشته باشند، در سریعترین زمان ممکن ناسازگاری و جدایی اتفاق می­افتد.

نویسنده:علی فراهانی

https://goo.gl/HCy55V

سیاست های زنانه

مردها از چه زنانی فراری هستند؟

گاهاً می شنویم که خانم ها می گویند من همه کار برای شوهرم می کنم ولی نمی دونم چرا با من رفتار خوبی ندارد.

بعضی از رفتارهای زنانه شما به شدت شوهرتان را آزرده خاطر می کند و حتی موجب دور شدن او از شما می شود.

دلایلی که آقایان اظهار می دارند که باعث آزارشان می شود:

  1. وقتی که همسرمان می خواهد تمام وقتمان را با او بگذرانیم.

یک زن دوست دارد به همسرش و عشق زندگیش نزدیک باشد تا هیچ وقت احساس دلتنگی نکند، مردها هم دوست دارند در تمام لحظات خوب و بد کنار همسرشان باشند اما خانم ها می خواهند تمام وقت آزاد مردشان تنها به آن ها اختصاص داده شود نه هیچ چیز دیگر

مرد هم می تواند عاشق همسرش باشد و گاهی هم زمانی را به خودش اختصاص دهد و به دنبال کارها و تفریحاتی که به تنهایی از آن ها لذت می برد.

مردی که نه علاقه ای داشته باشد نه یک فعالیت ورزشی یا تفریحات سالم با دوستان، دیگر چیزی از او باقی نخواهد ماند. اجازه دهید گاهی بدون شما فقط برای خودش باشد. او فرزند شما نیست که نگران باشید دوستان او را آلوده کنند یا به راه بد کشیده شود. بگذارید اندکی از شما دور شود تا قدر شما را بیشتر بداند و احساس ارزشمندی کند.

  1. زیادی به همسرتان زنگ نزنید، پیام ندهید، احساسات زیادی به خرج ندهید.

وقتی زیادی به همسر زنگ می زنید اون احساس می کنه می خواین چکش کنید. در دسترس بودن زیادی نه حس خوبی به شما می ده،  نه حس خوبی به همسرتون

مردها از این که برای هر چیز کوچکی باید جواب پس بدهند احساس ناامنی می کنند. وقتی می خواید بیشتر از حد زنگ بزنید از خودتون سؤال کنید آیا انقدر موضوع مهمی است که من مزاحم همسرم در محل کار شوم؟

مردها وقتی مشغول کاری هستند توجهات بیش از اندازه شما آن ها را ناراحت می کند. ممکن است در ابتدا تماس ها و توجهات بیش از اندازه برایش خوشایند باشه ولی به مروز زمان براش آزار دهنده می شه و گاهی ممکنه تلفن رو جواب نده، پیام رو جواب نده و ...

  1. سعی کنید با صدای بلند، صحبت های تکراری و ماجراهایی که برای مردتان جالب نیست تعریف نکنید.

همه چیزهایی که برای شما جالب است برای مردتان جالب نیست.

شما با نفس، نفس تعریف می کنید و او دارد فکر می کند کی این صحبت های آزار دهنده شما تمام می شود.

برای موضوعاتی که زیاد مهم نیستند شلوغ بازی نکنید.

  1. زنانی که یکسره غر می زنند که چرا در کارهای خونه به من کمک نمی کنی

مردان می گویند نهایت تلاششان را می کنند ولی می گویند زنم دنبال بهانه است.

نباید از مردان توقع داشته باشیم که در مقابل غرهای یکنواخت و مکرر که چرا ظرف ها را نمی شویی؟ چرا خانه را جمع و جور نمی کنی؟ چرا برام جارو نمی کنی؟ اصلاً کلفت گرفتی، مگر من کلفت خونت هستم ....

لطفاً وظایف و لطف خودمون رو نسبت به خانوادمون بی ارزش نکنیم.

بهتره از هر مردی همون انتظاری رو داشته باشیم که بدونیم ازش لذت می بره.

هر وقت که شروع کرد و کاری کرد از او تشکر کنیم، به او دستور ندهیم، مثلاً اگر کمک کرد و میز را چید، به او بگویید ممنونم که کمکم می کنی، چقدر امشب غذا بهم می چسبه، اگر مهمانی داشتید قبل از این که مهمان ها بیایند سعی کنید اعلام کنید که همه کارها انجام شده و ممنون می شم فقط اگر در پذیرایی ... کمکم کنید، پیش مهمان ها حتماً قبل از اسم همسرتان آقا ... به کار ببرید، دستوری با او صحبت نکنید، زیادی به او کار نگویید، وقتی در حال صحبت است حرفش را قطع نکنید و مثلاً از او بخواهید چای تعارف کند ...

  1. خواهش می کنم، خواهش می کنم نقش جاسوس را بازی نکنید.

مثلاً دیشب دیر آمده زنگ بزنید از دوستش، از مامانش، ... بپرسید با شما بوده؟ کی از شما جدا شده؟ ...

وسایل او را نگردید، ماشینش را نگردید.

اگر همسرتان شما را در حال چک کردن موبایل، داشبُرد ماشین، ... ببیند یا متوجه شود از اطرافیان، برای این که به شما بفهماند که کارتان زشت بوده و نمی توانید مثل بچه ها او را کنترل کنید پنهان کاری هایش بیشتر می شود.

کم کم با شما کمتر حرف می زند، در جلوی کسی که در موردش از او سوال کردید بد رفتاری می کند، دیگر در کنار شما احساس امنیت ندارد.

  1. بارها از آقایان می شنوم که همسرم حتی به فکر کردن من هم کار دارد.

این سوال خوبی نیست که مدام از همسرتان بپرسید چیه؟ چرا تو فکری؟ چه فکری می کنی؟ با زبان بدنی که نشان می دهید دارم تو را می پایم و تو موظفی به من بگویی که چی تو فکرته، الان حتماً داشتی ...

احساس در بند بودن، کنترل نداشتن، زندانبان داشتن، برده بودن به مردها ندهید.

آقایون از زنانی که به همه چیزشان دخالت می کنند و مرتباً رفتارشون رو زیر نظر دارند فرار می کنند.

نویسنده:زهرا طباطبایی

https://goo.gl/Tox1QH

چگونه اتاق خواب فرزندتان را جدا کنید.

بهترین زمان برای جدایی اتاق کودک،۵ماهگیست.یعنی هنگامیکه شیر نیمه شب یک وعده شده است و هنوز اضطراب جدایی در کودک  شکل نگرفته است. با توجه به اینکه خواب کودکان در چهارماهگی تنظیم می شود و کودک تمام طول شب می تواند بخوابد لذا تایک سالگی حتما باید به جداکردن جای خواب او اقدام کنید.

 

-مدتی را در اتاق او، کنار تخت او و بدون تماس پوستی تا صبح بخوابید.

-هرگز دست، مو و یا دیگر اعضای بدن خود را وقت خواب در اختیار کودک قرار ندهید و اگر کودک عادت به تماس پوستی با شما دارد به بهانه خواندن کتاب وسیله دیگری را جایگزین کنید.

-کوتاه نیایید و قاطع باشید.کودک ممکن است از هر راهی تلاش کند تا شما را راضی کند: مانند اینکه من تنهام شما دو نفرید-خوابم نمیبره- دلم برات تنگ میشه و...حتی در هنگام بیماری او را به اتاقتان نبرید در این شرایط در صورت لزوم شب کنار تختش بمانید.

-اگر از تاریکی می ترسد، چراغ خواب و چراغ راهرو را روشن بگذارید.

-هربار که در طول شب به اتاق شما می آید مجدد او را به اتاقش برگردانید .

-اتاق کودک را ساده بچینید گاهی اتاق شلوغ در شب برای کودک وحشتناک میشود.همچنین باید مراقب سایه وسایل هنگام شب بر روی دیوار باشیم.

-از جدول ستاره و برچسب و سایر روش های تشویقی برای کودک استفاده کنید.

-از تخت و اتاق کودک هیچ زمانی به عنوان تنبیه و یا محرومیت استفاده نکنید.

-عادت های خواب جالب بسازید-مثلاً نوع خاصی ازکتاب خواندن، موزیک گوش دادن، قصه گفتن و...

-آرامش خود را کاملاً حفظ کنید.

-یک عروسک در کنارش بگذارید و بگویید دیگر تنها نیستی و او از تو مراقبت می کند.

-اجازه بدهید وسایل اتاقش مخصوصاً پتو و ملحفه اش را خودش انتخاب کند.

-می توانید به خاطر جداخوابیدنش یک جشن کوچک بگیرید و همچنین جایزه های کوچک تهیه کنید و چند روز یک بار به خاطر این اتفاق مثبت به او بدهید

نویسنده: مژگان شوشتری

https://goo.gl/pdCq5H

ترس در کودکان ، انواع ترس و راهکارهای مقابله با آن

خیلی از ما عقیده داریم با قرار دادن کودک در رابطه با موضوع ترسناک برای کودک، باعث از بین رفتن ترس کودک میشویم اما در حقیقت این کار منجر به ازبین رفتن اعتماد کودک می شود.

 

یکی از اشتباهات در رابطه با ترس کودکان نفی ترس کودکان است.استفاده از جملاتی مانند اینکه ترس نداره ،بزرگ شدی، باز لوس شدی و ....به کودک این پیام را می دهد که هیچ کس او را درک نمی کند وهیچ کس را ندارد و این موضوع باعث می شود اضطراب کودکان نیز بیشتر شود.

کودکان با ۳ ترس طبیعی به دنیا می آیند:

  1. ترس از هر پدیده جدید و تازه
  2. ترس از صدای بلند
  3. ترس از خالی شدن ناگهانی زیر پا و سپس ترس از بلندی

انسان بین ۲تا۵سالگی ترس از حیوانات کوچک و تاریکی را تجربه می کند . ۶تا۹سالگی ترس از حوادث طبیعی مثل طوفان و رعد و برق و حتی در  بعضی کودکان باران و برف.۹تا۱۲ سالگی ترس از بیماری و مرگ .

به طور کلی کودکان و نوجوانان در مسیر تکامل خود این ترسها را تجربه می کنند که شدت و ضعف آن در کودکان متفاوت است.کودکان تا ۷سالگی بسیار تخیلاتی هستند و فرق بین تخیل و واقعیت را نمی دانند.بنابراین دیدن کارتون یا شنیدن داستان میتواند باعث ترس در کودکان شود.بازی های کامپیوتری یکی از دلایل اصلی ترس در کودکان است.همچنین در تعدادی از کودکان که ترس زیادی دارند زمینه ارثی وسواس و اضطراب دیده شده است .ترساندن و تهدید کردن کودک از فردخاصی، از لولو، خداوند ، پلیس و .....میتواند اثرات غیر قابل جبرانی به جا گذارد.

هنگام مواجه با کودکی که می ترسد اولین کار تایید ترس کودک است .زمانیکه به کودک می گوییم" میدانم که می ترسی" ، این جمله تایید احساس کودک است.

سپس باید اجازه دهید که کودک در مورد ترسش با شما صحبت کند.از او بپرسید که آیا دوست دارد بر ترسش غلبه کند و اینکه آیا شما می توانید به او کمک کنید؟

به کودک خود این اطمینان را بدهید که شما مراقب او هستید.با همدیگر در راقفل کنید.زیر تخت و داخل کمد را چک کنید.

چراغ اتاق خواب و در صورت لزوم راهرو را روشن بگذارید.

از زدن برچسب ترسو به کودک خود پرهیز کنید.

اگر فرزندتان از تنها خوابیدن می ترسد،مدتی را کنار تختش بمانید.بدون آنکه دستش را بگیرید اما هرگز کودک را به بهانه ترس به تخت خودتان نبرید و یا اینکه شما پیش او نخوابید

نویسنده: مژگان شوشتری

https://goo.gl/VbHZe7

گزینه های درمان اختلال کابوس در بزرگسالان

درمان های مختلفی می تواند در درمان اختلال کابوس در بزرگسالان مورد استفاده قرار بگیرد. برای نمونه می توان از روش تکرار تصاویر نام برد که در استرس های پس از حادثه (PTSD) کاربرد دارد. در این روش در واقع ما با تکرار مشاهده تصاویر باعث می شویم که کابوس های شبانه با این تصاویر جایگزین شوند.

اگرچه مدارک محکمی در مورد کاربردی بودن روش های دیگر در درمان کابوس وجود ندارد، اما می توان از درمان های دیگر مانند روش های رفتاری-شناختی، هیپنوتیزم و حتی برخی داروها نیز نام برد. البته در مطالعه ای که توسط آکادمی پزشکی خواب آمریکا انجام شده، داروی ضد اضطراب کلونازپام و ضدافسردگی ونلافکسین جایگاهی در درمان این اختلال ندارند و هرگز پیشنهاد نمی شوند

اختلال کابوس در واقع یعنی کابوس هایی که به تعداد بالا اتفاق بیافتند و باعث پریشانی و استرس یا نقص در زندگی فرد بشوند. این پدیده حدود 4% از بزرگسالان را درگیر می نماید که معمولا در پی مشکلات دیگر مانند انزوا و یا PTSD به وجود می آید. همچنین این پدیده می تواند بیماری های روانی نهفته در فرد مانند اضطراب یا افسردگی را تشدید کند.

قدم اول برای حل این مشکل در فرد مراجعه به یک پزشک و در میان گذاشتن این نگرانی با وی می باشد. پزشک نیز باید بیمار را به یک "مرکز بیماری های خواب" معتبر ارجاع دهد تا با وی به نحو احسن برخورد شود. درمان این اختلال در فرد بسیار موثر بوده و می تواند کیفیت خواب و در نتیجه کاهش خواب آلودگی روزانه و میزان هوشیاری را افزایش دهد.

به طور گسترده تر، در مقاله ای که در بالا ذکر شد، پیشنهاد شده که در درمان بیماری های زیر از روش های گفته شده در پایین استفاده شود:
در درمان کابوس های مرتبط به PTSD بهتر است از درمان با تصاویر استفاده شود. روش های دیگر مانند روش های رفتاری-شناختی ( مواجهه، ریلکسیشن، یاداشت کردن و...) برخی داروها مانند اولانزاپیل، ریسپریدون و آریپیرازول، کلونیدین، سیپروهپتیدین، فلوواکسامین، گاباپنتین، نابولین، فنلزین، پرازوسین، تپیرامیت، ترازودین و سه حلقه ای ها بر روی برخی افراد موثر بوده و روی برخی دیگر تاثیری نداشته و حتی برای بعضی افراد مضر بوده است.

مشاهده شده که درمان هایی از جمله درمان های رفتاری-شناختی ( مانند مواجهه، ریلکسیشن، هیپنوتیزم، رویای شفاف، ریلکسیشن پیشرونده عضلات، درمان پویایی خواب، کاهش حساسیت سیستماتیک و روش اعلام حوادث) و داروهایی مانند نیترازپام، پرازوسین و تریازولام در افراد با اختلال کابوس گاهی مفید و گاهی مضر بوده است.

به هر حال داروهای کلونازپام و ونلافاکسین در هیچ موردی پیشنهاد نشده و همیشه مضر بوده اند. لازم به تاکید مجدد است که انتخاب روش مورد استفاده برای هر شخص متفاوت بوده و باید توسط متخصص انجام گیرد. همچنین این مطالعه، مطالعه کاملی نبوده و نیازمند نمونه های بیشتر می باشد

نویسنده:فاطمه رستمی

https://goo.gl/kFbXgS