اولین مرحله از آغاز فعالیت شما این است که ابتدا باید این واقعیت را بپذیرید که همسرتان به نیکوتین وابسته شده چرا که دلایلی یا بهتر است بگویم بهانه هایی از قبیل سیگار کشیدن تفننی یا گاه به گاه یا تفریحی و یا در بعضی مکان ها و برخی مجالس و یا تکرار سیگار کشیدن به دلیل لجبازی و یا هر دلیل دیگری، همه همه فقط توجیهی برای فرار از پذیرش اعتیاد به سیگار است. پس در صورت مشاهده و یا آگاهی از سیگار کشیدن همسرتان این حقیقت را بپذیرید که همسر شما به نیکوتین اعتیاد پیدا کرده است.
دومین مرحله اینست که باید صبورانه آماده باشید تا به همسرتان کمک کنید و در این راه دشواریهایی را تحمل کنید و بدانید که ممکن است مدت زیادی طول بکشد تا به نتیجه برسید. پس صبور باشید و نکات زیر را با دقت و آرامش عملی سازید
نویسنده: داریوش کیانی راد
اعتقاد بر این است که مردان مریخی هستند و زنان ونوسی و سازوکارهای عاطفی بسیار متفاوتی از همدیگر دارند. آنچه که می تواند برای مردان سرگرم کننده و خنده دار باشد ممکن است به طور کل برای زنان زننده و ناخوشایند بیاید و بالعکس. زنان بسیار دوست دارند تا با دوستان خود در فروشگاه ها به خرید مشغول باشند، در حالیکه مردان ترجیح می دهند به شکل آنلاین، سریع و راحت خرید های خود را انجام دهند.
درحالیکه زنان معمولا بیشتر به سمت "اوقات دورهمی" با همسران یا دوست پسران خود گرایش دارند، مردان بیشتر به سوی "اوقات آزاد و تنهایی" تمایل دارند.
اگر مرد شما کمی اوقات تنهایی طلب کرد، این به خودی خود چیز بدی نیست. در واقع این موضوع می تواند به رابطه ای محکمتر و بهتر بین شما و وی منجر شود. مردان تمایل دارند احساس کنند که سریع در "دام" رابطه ای اسیر می شوند. پس دادن وقت خلوت کافی به وی می تواند باعث شود که وی احساس آزادی و استقلال کند و در اینصورت احتمالا وی بیشتر عاشق شما خواهد شد.
این مسئله که مردان گاهی طالب اینند که به خلوت خود پناه ببرند، توهینی به زنان یا تلاشی برای دوری گزیدن از آنان نیست، بلکه چیزی است که مردان به طور کلی دوست دارند داشته باشند و نیازمند درکی واقع بینانه از سوی زنان است.
راستی چرا مردان اینقدر به اوقات تنهایی و خلوتشان اهمیت می دهند؟
مردان حتی وقتی با زنی ارتباط دارند دوست دارند اوقاتی را در خلوت بگذرانند. این مسئله باعث رفع خستگی آن ها می شود و به آنها کمک می کند به دور از استرس به استراحت بپردازند. مردان اغلب با فشار های کاری زیاد، فشارهای خانوادگی، و حتی استرس هایی از جانب دوستان خود مواجهه می شوند، که خلوت گزیدن و کتاب خواندن اغلب این فشار ها و احساسات منفی را کاهش می دهد و به آنها کمک می کند که سرزندگی خود را بازیابند.
زنان اغلب به میزان علاقه و وابستگی مردان به اسباب بازی و لوازم الکترونیکی شان را درک نمی کنند. بودن در کنار ابزارها و اسباب بازی های الکترونیکی برای مردان حکم علاقه ی زنان به حضور در فروشگاه ها و مراکز خرید را دارد. مردان ممکن است در خلوت خود کارهای احمقانه ای مثل به بازی های ویدئویی یا تماشای فیلم های ابرقهرمانی بپردازند و ممکن است خجالت بکشند جلوی دوست دختر یا همسر خود به این فعالیتها بپردازند. آنها عمدتاً درگیر تحقیق درباره ی ویژگی های فنی یک تلفن همراه جدید یا تبلتی هستند که به آن علاقه دارند.
برخی از مردان به خاطر علاقه اشان به ورزش طالب اوقات خلوت و تنهایی اند. مردان بسیار خشنود می شوند اگر به ورزش بپردازند. این امر می تواند خلق و خویشان را کمی عوض کند.
برخی از مردان دوست دارند زمان خود را با ظرف بزرگی از بال مرغ سرخ شده در جلوی تلویزیون سپری کنند. آنها می توانند ساعت ها در کنار یکدیگر به تماشای کانال های ورزشی یا هر چیزی دیگری سپری کنند درحالیکه مشغول خوردن غذایی خوشمزه هستند.
برخی از مردان بسیار شوخ طبع هستند و دیوانه ی طنز و کمدی اند. در واقع عاشق شخصیت های منفی فیلم های حادثهای های طنز هستند. این مسئله می تواند برای دختران چندش آور باشد و به همین دلیل مردان ترجیح می دهند در اوقاتی که تنهایند کتاب های کمیک و طنز خود را بخوانند و یا خود را برای رویداد های طنزآمیز آماده کنند. همچنین برخی دیگر از مردان دوست دارند آخرین شماره ی مجلات و اخبار را در اوقات تنهایی اشان بخوانند.
اصلا مهم نیست که یک زوج چقدر به یکدیگر نزدیکند، آنها به دوستان خود نیز نیاز دارند. یک دوست از جنس مخالف، هر چقدر هم که آن دختر رفتارش پسرانه باشد، هرگز نمی تواند جای دوست مذکرش را بگیرد. برخی اوقات پسران دوست دارند به دوستان مذکر قدیمی خود زنگ بزنند با آنها چت کنند. در کنار دوست مذکر خود بودن، انرژی مضاعفی به مردان میدهد.
نویسنده:علی فراهانی
ازدواج از آنچه که همسران انتظارش را دارند تغییر و انتقال سخت تری است.
زوجین به مهارت نیاز دارند تا بتوانند با شرایط شروع زندگی در زیر یک سقف با همسرشان سازگار شوند.
دختر و پسر همدیگر را برای ازدواج انتخاب کرده اند، بعد از گذراندن مراحل قانونی و گرفتن مراسم در زیر یک سقف زندگی را شروع کرده اند.
با شروع زندگی زیر یک سقف، زندگی واقعی زوجین شروع می شود و خانوم و آقا به دور از خانواده اصلی خود یک خانواده مستقل را می خواهند اداره کنند.
بیشترین مشکلات زوجین در ۲ سال اول زندگی وجود دارد و بیشترین میزان طلاق نیز در سال های اول زندگی وجود دارد.
همچنان که زندگی مشترک پیش می رود، تفاوت همسران هرچه بیشتر آشکار می شود، از تفاوت در زمان خواب و بیداری تا نحوه پرداخت هزینه ها و یا اهمیتی که هرکدام به اشیاء منزل می دهند.
تفاوت در میزان اجتماعی بودن، تفاوت در زمینه میزان اهمیت دادن به خویشاوندان، کار، موقعیت اجتماعی، پیشرفت شغلی و ... .
زمانی که همسران با یکدیگر به توافق نمی رسند و به نظر غیر قابل انعطاف می آیند بحث و جدل بالا می گیرد، نسبت به هم خشمگین می شوند و در نهایت احساس می کنند در ازدواج موفق نیستند.
زوجین باید بدانندکه تقریبا ۲ سال اول زندگی سال های سختی است.
از استقلال قبلی خود صرفنظر کنند و به عنوان همسر، وظایف جدیدی را بر عهده گیرند و همه این ها به سادگی و بدون استرس رخ نخواهند داد.
تجربه نشان داده است همسرانی که بیشتر با یکدیگر صمیمی هستند پیوند و تعهد ویژه ای نسبت به هم دارند، نسبت به تفاوت های یکدیگر آگاهند و سعی می کنند تفاوت ها را درک کنند و به تفاهم برسند.
آن ها می دانند هرچه قدر روابط صمیمانه تر باشد تعارض بیشتر است.
پس در روابط زوجین تعارض وجود دارد.
ولی با به وجود آمدن تعارض به فکر جدایی و این که ازدواج ناموفقی داشته اند نمی افتند.
آن ها با گفتگو در شرایط مناسب تعارض خود را حل می کنند.
زوجین عزیز باید بدانند که باید نسبت به عهدی که بستید متعهد باشید و به فکر حل مسائلی که در زندگی مشترکتان پیش می آید باشید.
نویسنده: زهرا طباطبایی
پرخاشگری همانند سایر شکل های پیچیده ی رفتار اجتماعی تا حد زیادی از طریق تجربه ی مستقیم با مشاهده ی رفتار دیگران آموخته می شود .نمونه ی یادگیری در کودکی دیده می شود که برای به دست آوردن چیزی پا برزمین می کوبد و داد و فریاد می کند تا چیزی که می خواهد به دست آورد . اگر این کودک چندین بار با استفاده از این روش به مقصود خود برسد یعنی از پرخاشگری پاداش می بیند . اگر یک بزرگسال نیز چندین بار بر اثر خشونت و تهدید و خواستن حق السکوت و نظایر آن با پرخاشگری مقصود خود را حاصل نماید این صفت در او تقویت خواهد شد . |
راهکارهای مداخله ای در کاهش پرخاشگری
- والدین در تربیت کودکان تضاد نداشته باشند .
-از تنبیه بدنی خودداری شود(از اعمالی مانند محروم کردن کودکان از فعالیت های اجتماعی برای مدتی کوتاه استفاده شود)
-محدودیت هایی برای کنترل پرخاشگری وضع کنیم و آن ها را به اطلاع کودک برسانیم.
-رفتاری را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است تقویت نماییم و سعی کنیم رفتارهای مثبت را ازطریق تقویت به کودک بیاموزیم رفتارهایی نظیر همکاری، خویشتن داری، مهربانی و....را می توانیم با روش الگوسازی به کودکان بیاموزیم.
-مدل های پرخاشگرانه را باید به حداقل برسانیم زیرا کودکانی که مدل های پرخاشگرانه را به طور مرتب مشاهده می کنند پرخاشگر می شوند . برای جلوگیری از این مشکل می توان از راهکارهای زیر استفاده نمود:
الف- ساعتی را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی می بیند محدود کنیم.
ب-فیلم ها و تصاویر و روزنامه های کودک را به دقت انتخاب کنیم.
ج-الگوهایی را در اختیار کودک بگذاریم که غیر پرخاشگرانه است.
د-همراه با کودک برنامه های تلویزیونی را ببینیم و صحنه های پرخاشگرانه آن را تفسیر کنیم.
-همدلی را افزایش دهیم .آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود می آید افزایش دهیم تا از پرخاشگری او کاسته شود.
-کودکان را از هیجانات عاطفی شان نجات دهیم.مثلاً رفتارهای آرام آن ها را ازفعالیتهای فیزیکی مکرر آنها ممتاز سازیم .حرکات جسمانی خلاق آنها را مورد تشویق قرار دهیم(مانند دویدن، توپ بازی، دوچرخه سواری، نویسندگی،موسیقی و هنر) گفتگو می تواند کمک کننده باشد.
-مباحث گروهی یا خانوادگی را که تاکید بر همکاری با دیگران داد بکار گیریم.
-همکاری،مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه و دادن مسئولیت به کودکان را تشویق کنیم . این عمل آنها را قادر خواهد ساخت که طعم موفقیت را بچشند.
- به کودک توجه شود و بین اعضای خانواده رابطه صمیمی برقرار گردد.
-نقایص کودک بویژه در جمع بیان نگردد.
-کودک ، بازی های خشونت آمیز انجام ندهد.
-به کودک توجه افراطی نشود و هنگام عصبانیت با او جروبحث نشود.
-پرخاشگری کودک باید از همان سالهای اول زندگی کنترل شود تا در سالهای بعد به صورت عادت در نیاید.
-ناکامی ها و محرومیت های کودک تاحد ممکن برطرف شود .
-با کودک قراردادی رفتاری ببندیم که برای رفتارهای مطلوبشان جایزه دریافت کند و نتیجه اعمال مطلوب را نیزببیند و رفتارهای پسندیده و ناپسند را به طور واضح تشریح کنیم چرا که کودکی میل به خشونت، نیاز به عشق، توجه، پذیرش، تشویق ،صبوری ، گوش دادن دارد و ما باید به او کمک کنیم
برگرفته از کتاب پرخاشگری و ناکامی، محمد مهدی خدیوی زند
نویسنده: مژگان شوشتری
بسیاری از کودکان ، تکالیف خود را انجام نمیدهند. این امر، معمولاً یکی از عوامل ایجاد تنش در خانواده میباشد. |
اگر کودک تکلیف خود را کامل نمیکند، والدین باید اول بررسی کنند ببینند آیا تکلیف مزبور برای آن کودک خیلی مشکل و یا خیلی زیاد است. اگر این طور بود، باید با آموزگار وی در اینباره صحبت کرد.
اگر سطح و میزان تکلیف شب مناسب است ولی باز هم کودک در انجام آن مشکل دارد، شابد بهتر این باشد که چگونگی انجام تکلیف مورد نظر بررسی شود.
والدین، نباید برای انجام تکالیف فرزندشان وسواس به خرج دهند؛ ولی باید به او کمک کنند تا ترتیب به کارگیری روش مؤثری را برای انجام دادن کارهای خود فرا گیرد.
والدین باید کودک را به هنگام انجام تکلیف شب تحت نظر بگیرند، تا ببینند وی چه موقعی و در کجا تکالیف خود را انجام میدهد؛ و چگونه وقت خود را برای انجام دادن آن تنظیم میکند. معمولاً بهترین کار این است که زمان مشخصی به انجام تکلیف شب اختصاص یابد؛ زیرا این امر به بعضی از کودکان (مانند کودکانی که مشکل دقت دارند) فرصت میدهد تا با بازیهای پر تحرک انرژی اضافی خود را بسوزانند. برای سایر کودکان، بهتر است بازی را به عنوان جایزهای برای بعد از انجام تکلیف شب در نظر گرفت. هر مدت زمانی که انتخاب شده، باید پاداش خاصی برای کامل شدن تکلیف در آن مدت تعیین نمود.
کودک، به محیطی که حتیالامکان آرام باشد نیاز دارد. عملکرد بعضی از کودکان، درکنار پدر یا مادر بهتر است؛ حتی اگر نیازی به کمک فعالانه آنها نداشته باشند. حضور پدر یا مادر، اثر آرامش بخشی روی این کودکان دارد. ت
کلیف شب، نباید برای مدت بسیار طولانی ادامه پیدا کند. اگر وظایف محوله خیلی زیاد است، یا کودک در انجام کارها کند است، شاید لازم باشد که زمان انجام تکالیف به دو جلسه تقسیم گردد.
مهم این است که به کودک آموخته شود، تا وقت خود را طوری تنظیم کند که کار محوله در مدت زمان در نظر گرفته شده قابل اجرا باشد. کودک باید بداند، چگونه کار را بر حسب تقدم آنها مرتب کند و چگونه به طور نظاممند کار کند. باید به وی یاد داد که نباید از والدین خود انتظار داشته باشد تا کارهایش را برایش انجام دهند، بلکه باید آنها را به عنوان منبعی که به هنگام نیاز میتوان از رهنمودشان استفاده کرد تلقی نماید.
همچنین بعضی از کودکان عادت به ترک کردن،به عنوان راهی جهت مقابله با مشکلات خویش دارند. این کودکان در انجام تکالیف مدرسه یا بازی، هر لحظهای که با مشکل برخوردکردند، کار را رها میکنند و از ادامه آن سرباز میزنند. اگر کودکی چنین رفتاری دارد، والدینش باید اول درباره اهمیت پایداری با وی صحبت کنند. داستانهائی درباره مردان بزرگی که وقتی با شکستی روبرو شدند ادامه فعالیت خود را رها نکردند برایش تعریف نمایند.
کتابخانههای کودکان غالباً دارای کتابهایی میباشند که طی داستانهایی، فضائل اخلاقی ـ مانند شجاعت و پایداری ـ به کودکان میآموزند.
والدین باید اطمینان حاصل کنند که کارهای محوله در توان کودک است و برای تکمیل این تکالیف به او پاداش دهند. آنها میتوانند کار خاصی که نیاز به پایداری دارد به کودک محول سازند و برای انجام دادن آن نظام اهداء پاداش برقرار نمایند. بدین طریق کودک فرصت یادگیری آنچه از پایداری حاصل میشود را به دست می آورد.
نویسنده: مژگان شوشتری