غلبه بر ترس های اجتماعی و کمرویی اجتماعی

وجود میزان معینی از نگرانیهای اجتماعی در دوران نوجوانی کاملاً طبیعی است .این ترسها در سنین نوجوانی شایع هستند و وقتی ظاهر می شوند که فرد در این مقطع اززندگی، به قدر کفایت از عهده وظایف تکاملی خود بر نیاید.

ترس اجتماعی عبارت است از: ترس شدید از زیر نگاه دیگران بودن ، مورد انتقاد واقع شدن یا ترس از رفتاری که موجب تحقیر و شرمندگی گردد .معمولاً در این شرایط شخص یا از موقعیت ها و فعالیت های اجتماعی به کلی دوری می جوید و یا با تحمل ترس بسیار، آن موقعیت ها را پشت سر می گذارد .افرادی که به ترس های اجتماعی دچارند ، از علائم جسمانی این بیماری و رفتارهای دوری گزین خود در رنج و عذاب هستند .خیلی از نوجوانان به دلیل کمبود عزت نفس،در معرض این خطر جدی قرار دارند که اعتمادبنفس خویش را بیش از حد بر جنبه های عملکردی معین همچون نمرات خوب،ظاهر جذاب،نیروی بدنی و نمادهای منزلتی خاص چون مارک لباس، مالکیت کالاهای تکنولوژیکی و غیره استوار سازند.تلاش نوجوان برای آنکه از طریق انطباق بیش از حد در گروه همسالان خود، تایید و پذیرش اجتماعی را به دست آورد، می تواند مانع از این گردد که اعتمادبنفس مستقلی در او شکل بگیرد.

ترسهای اجتماعی دوران نوجوانی اغلب از این امر ناشی می شوند که نوجوان از انتقاد درباره جنبه های شخصیتی خویش هراس دارد؛ همان جنبه هایی که خود نیز آنها را مسئله دار می داند . ترس های اجتماعی موقتی و گذرا،معمولاً در دوران کودکی و نوجوانی نسبتاً شایع هستند .این ترس ها از سنین ۱۳ تا ۲۰ سالگی آغاز می شوند و اگر کمی هم زودتر بروزکنند در قالب اختلال هراس یا ترس مکانی هستند . پیدایش ترسهای اجتماعی نباید فقط به عنوان مشکل فردی کودک شناخته شود، آن چنان که در گذشته شایع بود،بلکه این مسئله را باید در پس پرده محیط زندگی اجتماعی کودک و به ویژه در رابطه با شرایط خانوادگی او در نظر گرفت. عوامل مختلفی در این رابطه می توانند نقش داشته باشند؛برای مثال شیوه تربیتی والدین، رابطه کودک با والدین،خشونت و زورگویی پدر، روابط در هم شکسته و جدا از هم والدین.

از چه راههایی می توان بر ترسهای اجتماعی غلبه کرد:

  • مواجهه فرد با موقعیت های اجتماعی ترسناک در ترسهای اجتماعی خاص ، جایی که خجالت و کمرویی نقش بزرگی ایفا می کند برای از بین بردن هر نوع رفتار دوری گزین بسیار موثر است .با این شیوه اضطراب انتظار(انتظارات نگران کننده) کاملاً بی مورد و بی اساس می باشد.نوجوان باید هر موقعیت اجتماعی ترسناک را بر اساس اصول غلبه بر ترس تنظیم نماید.
  • تمرین اتکابنفس منجر به ایجاد مهارت اجتماعی و پیدایش اعتمادبنفس بیشتر در ترسهای اجتماعی فراگیر می شود .والدین،معلم و مربی می توانند در قالب بازیگر با نوجوان تمرین کنند تا او بداند در موقعیتهای معین چگونه می تواند با اطمینان بیشتری رفتار کند . با این روش، در صورت بروزبرخورد و مشاجره نوجوان با همکلاسی یا معلمش، می توان راه حل موثرتری برای مشکل تدارک دید.
  • مربیان پرورشی هم می توانند به نوجوان کمک کنند که الگوی فکری منفی ایجاد کننده و تشدید کننده ترس را تجزیه وتحلیل کند و آن را تغییر دهد .نمونه الگوهای فکری که باید تغییر کنند عبارتند از " هیچ کس توی کلاس مرا دوست ندارد" یا " همه مردم به من نگاه می کنند".

 

پیشنهادهای زیر جهت غلبه بر کمرویی اجتماعی موثر است: 

  • نوجوان تا قسمت انتهایی رستورانی برود و طوری وانمود کند که انگار برای یافتن آشنایی به آنجا آمده است .
  • در صف نانوایی از دیگران اجازه بگیرد که چون فقط یک نان می خواهد بخرد، در صف نایستد.
  • از افراد رهگذر بخواهد که اسکناسش را برایش خرد کنند.
  • آدرس یک خانه یا مسیر مشخصی را در خیابان از رهگذران بپرسد.
  • سعی کند از فروشنده مغازه چند درصد تخفیف بگیرد.
  • بیاموزد که یک رفتار خجالت آور را بهتر می تواند تحمل کند. به این ترتیب که مثلاً قاشق قهوه را در کافی شاپ روی زمین بیندازدو دوباره تقاضای قاشق دیگری بکند.
  • خواسته های مشخص را به طور مستقیم بیان کند؛ حتی وقتی فکر می کند که دیگران ممکن است آن خواسته ها را برآورده نکنند .
  • به غریبه ها در وسائل نقلیه عمومی لبخند بزند و سر صحبت را با آنها بازکند.

نویسنده: مژگان شوشتری

https://goo.gl/ZeSMwP

چگونگی برخورد با همسر بداخلاق

همسر بداخلاق و پرخاشگر همیشه زندگی را تلخ می کند. اگر همسر شما هم بداخلاق است با روش هایی می توانید او را قلق یابی کنید.

از هر دری وارد می‌شوید تغییر نمی‌کند. بهانه می‌گیرد و با رفتارها و حرف‌های آزاردهنده‌اش تنها در چند لحظه پل‌های پشت سرش را خراب می‌کند. مهم نیست اشتباهی از شما سر زده باشد یا آگاهانه او را عصبانی کرده باشید؛ همسر بداخلاق شما بدون دلیل بهانه‌ می‌گیرد و با تلاش‌های شما هم آرام نمی‌شود. اگر با چنین فردی زیر یک سقف زندگی می‌کنید، تا رسیدن به آرامش راه درازی در پیش دارید. راهی که باید در کنار هم از آن عبور کنید. پس قبل از ناامید شدن، ادامه این مطلب را بخوانید. در این صفحه با قدم‌هایی که در آغاز راه باید بردارید آشنا خواهید شد.

با همسر بد اخلاق تان قرار بگذارید.روابط بین زن و شوهرها، ذاتا منبع تنش است. هیچ زوج سالمی نیستند که در زندگی مشترک‌شان، دچار تنش نشوند اما مهم‌تر از این نمک زندگی‌تان، به دست آوردن توان مدیریتش است. شما نمی‌توانید در تمام لحظاتی که در کنار هم هستید، روی یک خط و در مسیر آرامش کامل پیش بروید اما می‌توانید مانع از تبدیل شدن این تنش‌ها به معزل شوید. بخشی از این تلاش را باید همراه با یکدیگر انجام دهید اما قسمتی از آن را تنها می‌توانید برای دل خودتان و به‌دلیل آنکه از این رابطه آسیب نبینید انجام دهید.

همه رفتارهای همسر بداخلاق تان را تحمل نکنید
با برداشتن بعضی قدم‌ها می‌توانید همسرتان را سربه راه‌تر کرده و زمینه را برای رسیدن به روزهای آرام فراهم کنید اما این را هم یادآوری می‌کنیم که قدم‌های شما در همه موارد تاثیرگذار نخواهد بود و پیش از برداشتن‌شان، باید به شکلی که همسرتان پرخاشگری‌اش را ابراز می‌کند نگاهی بیندازید. اگر او به شما آسیب جسمی یا کلامی شدید می‌رساند، دیگر مشکل به دست خودتان حل شدنی نیست و باید از یک روانشناس کمک بگیرید. اگر در چنین شرایطی قرار دارید، به هر شیوه‌ای که می‌توانید همسرتان را راضی به مراجعه کنید و اگر هم از عهده آن برنمی‌آیید، برای آنکه خودتان را به آرامش برسانید، به روانشناس مراجعه کنید اما فراموش نکنید که قرار شما با روانشناس بدون حضور همسرتان، کمکی به حل مشکل او نمی‌کند.

اختلاف نظر با همسرتان را به حداقل برسانید
گفتیم که اختلاف نظر در زندگی مشترک اتفاقی طبیعی است اما از یاد نبرید که میزان این اختلاف نظر، سطح تنش‌هایی که قرار است با آنها روبه‌رو شوید را تعیین می‌کند. اگر شما اختلاف نظری در حدود ۹۰ درجه با هم دارید، کارتان آسان است و راحت‌تر می‌توانید به توافق برسید اما اگر مشکل میان شما ۱۸۰ درجه تفاوت است، کار کمی دشوارتر خواهد شد. حالا وقت آن است که یک سناریوی مشترک بسازید و به نقطه‌ای برسید که توان پذیرش حرف یکدیگر را دارید. رسیدن به این نقطه، نیازمند تلاش هر دوی شماست. کافی است هر کدام از شما یک قدم بردارید و این فاصله را کمتر کنید. با کمتر شدن این فاصله یا به عبارتی پیدا کردن توافق ۵۰ درصدی، شما می‌توانید عقاید مشترکی راجع به موضوعات مهم‌تر زندگی‌تان پیدا کنید.

با همسر بداخلاق تان قرارداد امضا کنید
خب، حالا که کمی به آنچه دیگری در سر دارد نزدیک‌تر شدید، می‌توانید چند قرارداد بنویسید و امضا کنید. البته نوشتن این قراردادها راه‌حل نهایی نیست و تنها نقطه شروعی است که به کمتر شدن تنش‌ها کمک می‌کند. شما در این قراردادها می‌توانید تمام مواردی که آزارتان می‌دهد را مطرح کنید و در موردشان با همسرتان به توافقی نسبی برسید. در این گفت‌وگو، قرار نیست حرف خودتان را به کرسی بنشانید و برنده صددرصد باشید. بلکه تنها قرار است چند امتیاز بگیرید و چند امتیاز را هم واگذار کنید. شاید نتوانید همسر بداخلاق تان را در همین ابتدای کار از بحث کردن منصرف کنید اما می‌توانید از او بخواهید که هنگام بحث کردن، صدایش را بالا نبرد. پس زیاده‌روی نکنید و به اصلاحات کوچک قانع باشید.

برای آرام کردن همسر بداخلاق تان از راهکارهای دیگران استفاده نکنید
اگر برای اطرافیان‌تان درد دل کرده و از بداخلاقی همسرتان صحبت کرده باشید، احتمالا راهکارهای متفاوتی را هم از آنها شنیده‌اید. برخی‌ می‌گویند کم محلی کن و به حرف‌هایش پاسخ نده و عده‌ای دیگر هم می‌گویند صدایت را از او هم بالاتر ببر و هر رفتاری که با تو کرد به خودش برگردان. ما نمی‌گوییم که همه توصیه‌های آنها نادرست است اما واقعیت این است که راهکار هر فردی در مهار خشونت، با دیگری متفاوت است. راهی که همسر شما از طریقش آرام می‌شود، شیوه‌ای منحصر به اوست. پس به جای پیروی کردن از تجربه‌های دیگران، راه خودتان را پیدا کنید و با آزمون و خطا بفهمید که همسرتان با چه روشی آرام‌تر می‌شود.

روی قرارداد امضا کرده تان بمانید
کارتان تمام نشده است. شما باید به خودتان و همسرتان یاد بدهید که حق نادیده گرفتن قرارداد را ندارد. در این مورد شما حق دارید که وسط دعوا هم نرخ تعیین کنید و درست در لحظه‌ای که همسرتان صدایش را بالا می‌برد، بدون ایجاد تنش بیشتر از او بخواهید به عهدنامه‌ای که امضا کرده است وفادار بماند. البته یادآوری شما قرار نیست تنها به لحظه دعوا محدود بماند. بلکه باید هر روز در مورد قول‌هایی که به هم داده‌اید صحبت کنید و در لحظه‌های ناگذیر تنش هم این وعده‌ها را تمرین کنید.

برای همسر بداخلاق تان بیشتر از توان‌تان انرژی نگذارید
شاید بعد از رفتن تمام این راه‌ها، به این نتیجه برسید که همسر بداخلاق شما اصلاح‌ناپذیر است و سکوت شما، تنها راه تغییر رفتارهای اوست. اگر سکوت شما می‌تواند اوضاع را تغییر دهد، بهتر است نگاهی به احساسات و شرایط خودتان بیندازید. آیا چنین راهکاری شما را آزار نمی‌دهد؟ پس در این صورت می‌توانید همین روش را ادامه دهید و به توصیه‌های دیگران توجه نکنید. اگر کوتاه آمدن شما آسیبی به خودتان نمی‌رساند، دلیلی ندارد که از این سکوت بترسید. اما همیشه هم رابطه میان‌تان با کوتاه آمدن‌های شما درست نمی‌شود. گاهی سکوت به شما احساس قربانی شدن و مورد ظلم قرار گرفتن می‌دهد و گاهی باعث می‌شود که همسرتان را بدون آنکه بداند، به بی‌رحمی متهم کنید، باید بیشتر مراقب باشید. در چنین شرایطی، شما حتی اجاره یک لحظه سکوت کردن را ندارید. شاید تجربه شما نشان داده باشد که با رفتن از هر راه دیگری، پرخاشگری‌های همسرتان از سر گرفته می‌شود اما باور کنید که خطر این رفتارهای او برای ادامه زندگی مشترک و ایجاد احساس خوشبختی در شما، کمتر از شیوه قبلی است.

همسر بداخلاق تان را قلق‌یابی کنید
شمایی که در این فرصت کوتاه، تنها نظاره‌گر خشم و پرخاش همسرتان بوده‌اید، به شناخت بهتری از او رسیده‌اید و می‌توانید با قدم‌هایی کوچک، به او در عقب‌نشینی کمک کنید. آسان‌ترین راه برای رسیدن به آرامش، پیدا کردن قلق یا به قول قدیمی‌ها، رگ خواب همسرتان است. ببینید که او با چه رفتاری و در چه شرایطی آرام می‌شود و همان رفتار را در پیش بگیرید. اگر هم در پیدا کردن این شیوه به خصوص موفق نبوده‌اید، از همسرتان بخواهید در فهمیدن قلقش به شما کمک کند.

نویسنده : محمد کارگر

https://goo.gl/qq9yHx

اختلال شخصیت خودشیفته

مراقب ازدواج با فرد خودشیفته باشید. در بسیاری مواقع فرد خودشیفته در برخوردهای اول، یا در دوران آشنایی بسیار جذاب و متشخص به نظر می­رسد و شما با همین ویترین اولیه زیبا خود را فریب خواهید داد.

 

شناخت علائم فرد خودشیفته یکی از پیش نیازهای تنظیم ارتباطات بین فردی است. خصوصا در مورد ازدواج، تشخیص خودشیفتگی بسیار کمک کننده خواهد بود. ممکن است در بسیاری مواقع فرد خودشیفته در برخوردهای اول، یا در دوران آشنایی بسیار جذاب و متشخص به نظر برسد ولی پس از ازدواج و نمایان شدن عمق رفتارهایش، بعنوان همسر رابطه سخت و غیرهمدلانه­ای را تجربه خواهید کرد. در ادامه مهمترین ویژگی­های فرد با اختلال شخصیت خودشیفته را مرور خواهیم کرد :

 

  • خود را استثنایی و منحصر بفرد میداند حتی روز تولد و نامش یا شهرش را بهترین میداند و منتظر هست دیگران نیز او را استثنایی بدانند.
  • فکر میکند همیشه حق با آنهاست حتی اگر درباره رنگ و طعمی نظر بدهد، دیگران باید بپذیرند، و خیلی وقت­ها از مورد سوال قرار گرفتن ناراحت می­شود.
  • همیشه از دیگران استفاده و سوءاستفاده می­کند و برای خودش این حق را قائل است که می­تواند دیگران را مورد استفاده قرار دهد.
  • اصولا توانایی همدردی همدلی یا درک دیگران را ندارد و خود را رها نمی­کند تا به احساس دیگران بپردازد ولی در عین حال نیز انتظار دارد دیگران او را بفهمند و تاییدش کنند.
  • معمولا به راحتی خشمگین می­شود و دست به تهدید یا تحقیر می­زند و زیاد حرف­های تند تخریب کننده می­زند.
  • نیاز شدید به توجه دارد و البته توجه برایش کافی نیست بلکه انتظار اطاعت و احترام دارد.
  • ظاهرا محکم بنظر می­آید ولی بسیار شکننده و حساس است و یک اتفاق یا اشتباه مانند اینکه کراواتش را اشتباه زده یا حرفش غلط بوده و دیگران به آن اذعان کنند، در هم می­ریزد و نسبت به طرف مقابل خشم پیدا می­کند.
  • تحمل نقد را ندارد و در مقابل آن واکنش­های تند نشان می­دهد. علاقه عجیبی به ستایش و پرستش شدن دارد. تملق و چاپلوسی را حتی اگر زشت باشد، دوست دارد و این را نشانه دانایی چاپلوس­ها می­داند که او را شناخته­اند.
  • پر از غرور و تکبر است و این حس جنس سرافرازی و افتخار ندارد. اگر سنش بالا باشد آن را مایه افتخار می­داند اگر جوان باشد جوانی را، اگر روستایی باشد روستا را، اگر شهری باشد شهر را و اگر قومیت خاصی داشته باشد، آن قومیت را مایه افتخار می­داند.
  • پر از توقع هست و زیاد انتظار دارد، میخواهد اولین نفر باشد که مورد توجه قرار می­گیرد و بعنوان مثال اولین فردی باشد که مورد دعوت قرار گیرد. انتظار دارد همه قدرش را بدانند و قدردان باشند. در نقش والد، انتظار تشکر و قدردانی و احترام مداوم از فرزندان دارد. حتی وقتی وارد مغازه هم می­شود انتظار دارد صاحب مغازه به او احترام بگذارد. قوانین را آن گونه که خود تفسیر می­کند قبول دارد.
  • دیگران را بعنوان شی و کالا می­بیند و نردبان می­پندارد و وسیله ای برای خودش، فکر میکند با ازدواجش چتر لطف و مهربانی به طرفش اعطا کرده است.
  • در کارها اصرار میکند و شما را وادار به کاری می­کند حتی اگر مایل به انجام آن کار نباشید و این عمل و به بازی گرفتن دیگران را یکی از توانایی­های خود می­بیند.
  • درباره خود نظر واقع بینانه ندارد و ابدا خود را آنگونه که هست نمی­بیند، حتی انتظار دارد چهره­اش نیز بهتر از چهره واقعی­اش باشد، همیشه قبول نمی­کند ازش عکس بگیرید، چون معمولا آماده نشده است.
  • برای همه چیز توضیح و توجیه دارد و آنقدر توجیه می­کند که حتی رفتار بد خود را نیز خوب جلوه دهد.
  • در روابط عاطفی دیگران را آزار می­دهد و در رابطه جنسی حالت دگر آزاری بیشتری دارد و دیگران احساس خوبی ندارند. زمینه ای برای فرافکنی حالات خود دارد یعنی هرچه درون خودش احساس می­کند را به دنیا تعمیم میدهد مثلا اگر از چیزی لذت می­برد دیگران نیز لذت می­برند یا باید لذت ببرند.
  • افرادی تنها هستند در حالیکه ادعای استقلال می­کنند ولی در واقعیت استقلال نیست بلکه جدایی از دیگران است چون استقلال در کنار دیگران معنی می­دهد.
  • تلاش می­کنند تا جذابو جالب بنظر بیاید. به راحتی به دیگران برچسب­های منفی می­زند. در ظاهر رعایت آداب اجتماعی را می­کند ولی در شرایط کمی نامناسب، به یکباره از کوره در می­رود و خیلی هم بددهنی می­کند.
  • از اینکه اشتباه کند یا شکست بخورد بسیار رنج می­برد و برای همین معمولا با محافظه­کاری پیش می­رود و بجای یادگیری از اشتباه، سعی در پنهان­کاری یا دیگران را مقصر جلوه دادن دارد.
  • تعارض و اختلاف جزء جدایی ناپذیر زندگی زناشویی هستند که حل مسالمت آمیز آن نیاز به صمیمیت، روحیه همکاری و از خودگذشتگی دارد؛ فرد خودشیفته در این ویژگی­ها ضعیف است. زندگی زناشویی با فرد خودشیفته بسیار دشوار است و چنانچه زوجین هر دو خودشیفتگی بالایی داشته باشند، در سریعترین زمان ممکن ناسازگاری و جدایی اتفاق می­افتد.

نویسنده: علی فراهانی

https://goo.gl/HCy55V

چگونه به نوزادان شیر بدهیم ؟

-وقتی برای اولین بار در اتاق زایمان یا پس از آن نوزاد را در بغل می گیرید، لب های او را روی سینه خود بگذاردی.او طبق غریزه شروع به مکیدن می کند و مراحل جاری شدن شیر به زودی آغازمی شود .

-اگر فکر می کنید نوزاد گیج شده و در پیدا کردن نوک سینه یا ادامه مکیدن مشکل دارد ، نگران نشوید.شیردهی هنری است که نیاز به صبر و تحمل دارد.

- اگر نوزاد شما نارس است ممکن است نتوانید بلافاصله شیردهی راآغازکنید . در این  صورت او شیر مورد نیاز را از طریق لوله یا بطری دریافت خواهد کرد تا زمانی که به اندازه کافی جهت گرفتن سینه قوی شود .

- در هر ۲۴ ساعت باید ۱۲-۸ بار و هربار به مدت ۲۰-۱۵ دقیقهاز هر سینه به نوزاد شیر بدهید .

-اجازه دهید نوزاد تا هنگامی که کاملاً سیر شود شیر بنوشد .

-ماده زردرنگ و غلیظی که در ساعات اولیه ازسینه ترشح میشود و آغوزیا ماگ نام دارد مفیدترین بخش شیر بوده و مصرف آن برای نوزاد ضروری است.

-در هفته های اول ممکن است نوزاد هنگام شیرخوردن به خواب رود و شما ناچارشوید برای اینکه او رابرای ادامه شیرخوردن به حالت نیمه هوشیاری درآورید،کمی او را قلقلک دهید( زیر چانه یا گونه ها را قلقلک دهید)

-اگر بیش از۴ ساعت از آخرین شیرخوردن نوزاد می گذرد و او هنوز خواب است،او را به آرامی بیدار کنید .

-هروقت که نوزادعلائمی دال بر گرسنگی نشان داد باید نسبت به شیردهی او اقدام شود.علائمی مثل هوشیاری و فعالیت، جنباندن دهان و یاگرداندن سر در جست و جوی سینه مادر.توجه داشته باشید که گریه یک علامت دیررس برای گرسنگی است .

- به مرور که نوزاد دوره های هوشیاری طولانی تری را تجربه می کند می توانید ساعات شیردهی را در حدود هر ۳ ساعت یکبار در نظر بگیرید.

-در دوران شیردهی ازمصرف کافئین ، غذاهای تند و ادویه دار و مواد محرکی که وارد شیرشده و باعث آزار نوزاد می شود اجتناب کنید و در حد امکان مایعات بیشتری بنوشید.همچنین ازمصرف مواد بودار مثل سیر، پیاز،انواع کلم و....بپرهیزید زیرا بسیاری از کودکان این بوها را دوست ندارند.

- شیشه شیر را دریکی دو ماه اول هر ۳-۲ ساعت یکبار یا هرزمانی که نوزاد نشان می دهد گرسنه است در اختیارش بگذارید .تا زمانی که کودک به وزن ۵/۴ کیلوگرم برسد، هربارحدود ۸۵-۳۰ سی سی شیر خواهد نوشید.

-قبل از اینکه برای اولین بار بطری ، سرپستانک و حلقه آن را استفاده کنید ، لازم است آنها را حداقل به مدت ۵دقیقه درآب در حال جوشیدن قرار دهید . بعدآنها را روی یک حوله تمیز بگذارید تا خشک شوند. اما از این پس شست و شو در آبگرم همراه با مواد شوینده کفایت می کند.

-هیچ دلیل منطقی برای گرم کردن شیر قبل از اینکه آن را به کودک بدهید وجود ندارد ولی ممکن است کودک شیر گرم را ترجیح بدهد .

-هرگز از دستگاه مکروویو برای گرم کردن بطری حاوی شیرخشک یا حاوی شیر مادر استفاده نکنید زیرا امواج ماکروویو مواد را به صورت غیریکنواخت گرم می کند و ممکن است باعث شکسته شدن مواد مغذی شود.

نویسنده مژگان شوشتری

https://goo.gl/xRbQbk

چقدر انتقادپذیر هستید؟

افراد موفق بسیاری معتقدند که تنها دلیل موفقیت آنها این بوده است که به خود اجازه دادند تا شکست بخورند. حقیقت این مسئله زمانی مشخص می شود که در زندگی بسیاری از تاجران موفق جستجو کنیم. خواهیم دید که در راه رسیدن با اهدافشان، چطور بارها و بارها شکست خورده اند تا اینکه به موفقیت دست یافته اند.

چیز دیگری که به همین اندازه در موفقیت آنها مهم بوده این است که آنها می دانند چطور از انتقادات دیگران - چه سازنده باشد و چه نباشد - بهترین استفاده را ببرند. آنها با استفاده از انتقادهای دیگران تشکیلات خود را راه اندازی می کنند

ظرفیت برخورد با انتقادات و پیشرفت کردن به واسطه ی انها یکی دیگر از عوامل مهم در موفقیت است. به نکات زیر در این رابطه دقت کنید تا شما هم بتوانید یکی از آن افراد موفق باشید.

انواع مختلف انتقاد

انتقاد دو نوع دارد: سازنده و مخرب. با هر دو این انتقادها باید به دقت اما به طریقی متفاوت برخورد کرد.

اکثر افراد تصوری منفی از کلمه ی انتقاد دارند و فکر می کنند همه ی انتقادها لزوماً مخرب هستند. این به این دلیل است که در کودکی به دلایلی نامشخص مورد انتقاد دیگران قرار گرفته ایم و خاطرات آن از کودکی تا بزرگسالی به همراه ما بوده است.

هدف انتقاد مخرب، خراب کردن و آسیب زدن به اعتماد به نفس افراد و بازداشتن آنها از انجام کارهایشان و لطمه زدن به شخصیت آنها است.

انتقاد مخرب
یکی از بهترین نمونه های انتقاد مخرب این است که رئیستان به شما بگوید: "چطور توانستی چنین اشتباه احمقانه ای را انجام دهی؟ آن موقع به چی فکر می کردی؟ اصلاً من نمی دانم چرا تو را استخدام کردم."

البته چنین رئیسی فکر می کند با این طریق حرف زدن، کارمندش را تحریک خواهد کرد بهتر کار کند، اما کارمند از چنین رئیسی متنفر شده و کار را ترک خواهد کرد. این به این دلیل است که انتقادش خیلی کلی و منفی بوده و به کارمند نفهمانده است که چطور فعالیت و کارکردش را اصلاح کند، فقط او را محکوم کرده است.

انتقاد مخرب به هیچ وجه سودمند نیست. ممکن است به شما بفهماند که اشتباهی مرتکب شده اید، اما تا زمانی که هیچ علاج و راه چاره ای جلوی رویتان نمی گذارد، تاثیری منفی و مخرب خواهد داشت.

روش برخورد: تنها راه و بهترین راه برخورد با چنین انتقاداتی این است که آنها را نادیده بگیرید و به مسائل مثبت تری فکر کنید.

انتقاد سازنده
حال که جنبه ی منفی انتقاد را بررسی کردیم، ببینیم انتقاد چطور می تواند باعث اصلاح و پیشرفت شخص شود.

مثال قبلی از انتقاد مخرب را در نظر بگیرید. به جای گفتن، "چطور توانستی چنین اشتباه احمقانه ای را انجام دهی؟ آن موقع به چی فکر می کردی؟ اصلاً من نمی دانم چرا تو را استخدام کردم."، یک رئیس دانا و کار کشته می تواند بگوید: "از گزارش شما ممنونم. می دانم تلاش زیادی برای تهیه آن کرده اید. اما داشتم فکر می کردم اگر کمی آن را خلاصه تر کرده و چند نمودار هم به آن اضافه می کردید بهتر می شد. اگر بتوانی این تغییرات را در آن بدهی و باز به من نشان دهی واقعاً متشکر خواهم شد."

چرا چنین انتقادی خوب است؟ و چرا شما باید با رفتاری مثبت با این نوع انتقاد برخورد کنید؟

کاملاً مشخص است. این انتقاد، انتقادی سازنده است چون راه های اصلاح را جلوی پای شما قرار داده است. همچنین خوشحال خواهید بود چون از جنبه های خوب کارتان نیز قدردانی شده است.

راه های برخورد: شما متوجه خواهید شد که انتقادی سازنده است. سعی کنید کاملاً منظور انتقاد کننده را فهمیده و درمورد راه های اصلاح کارتان سوالات لازم را بپرسید. و از فرد برای انتقاد سازنده اش تشکر و قدردانی کنید.

از منفی به مثبت...تصور کنید انتقاد نوع اول - نوع منفی - را دریافت کرده اید. چطور می توانید آن را به چیزی مثبت تبدیل کنید؟

ابتدا باید اطمینان یابید که منظور را فهمیده اید. کار خود را توجیه نکنید چون ممکن است می توانسته اید کار خود را بهتر انجام دهید. حال به مرحله ی بعد می رویم: از منتقد بپرسید چه چیزی را در کارتان اشتباه دیده است و چرا و بعد از او راه های اصلاح و درست کردن آن را سوال کنید. اگر نتوانستند سوال شما را جواب دهند، انتقاد را نادیده بگیرید و فکر کنید که کارتان را خوب انجام داده اید. چون بعضی افراد ذاتاً منفی باف هستند.

اما فکر کنید انتقاد صحیح بوده است. می توانید با فرد منتقد در مورد راه های اصلاح کارتان گفتگو و مشورت کنید.

قدم آخر انجام اصلاحات و تغییرات در کارتان است. یادتان باشد که حتماً باز با فرد منتقد چک کنید تا ببینید اصلاحاتتان را درست انجام داده اید یا خیر.

اگر سعی کنید همه ی انتقادها را با دیدی مثبت ببینید و به روش های بالا به آن جواب دهید مطمئناً نتایج خوبی خواهید گرفت و در پیشبرد اهدافتان موفق خواهید شد.

نویسنده: محمد کارگر

https://goo.gl/LdHTfJ