با رعایت این ده اصول ارتباط تحقیرآمیز را از زندگی خود حذف کنید و از شدت رنجش ها وخشم به مقدار زیادی کم کنید و ارتباطتان را باهم صمیمی تر کنید:
این کلمات مثل: اهل همکاری نیستی، فقط به خودت فکر می کنی، بی عرضه ای، طبق معمول بی فکری کردی و ...
احساس ارزشمندی همسرش را خدشه دار می کند.
به هویت همسرتان حمله نکنید، اگر قرار است حمله و انتقاد کنید باید رفتار را مخاطب قرار دهید. کلماتی مثل: نادان، احمق، دیوانه ،خودخواه، تنبل، به درد نخور، بدجنس، بی شعور ...
به جای رفتار، همسر شما را مورد تهاجم قرار می دهد.
با گفتن این کلمات بد بدودن همسرتان را نه در این لحظه خاص بلکه برای همیشه اعلام می دارید.
استفاده از این مفاهیم حس اعتماد، نزدیکی و صمیمیت را نابود می کند.
مثل: تو هیچوقت به موقع خونه نمیای
تو هرگز با من جایی نمیای
تو به کارت به مراتب بیشتر از من بها می دهی و ...
مفهوم این عبارات با فاعل (تو) این است که تو بودی که من رو ناراحت کردی.
به جای این که بگوییم: تو همیشه با دیر آمدنت شب ما را خراب می کنی.
بگوییم: وقتی دیر به منزل می آیی، من از این که شبمان خراب شده ناراحت می شوم.
به جای این که بگوییم: هروقت می خوام برم خرید تو حضور نداری.
بگوییم: وقتی به تنهایی خرید می روم خسته می شوم.
در عبارات با فاعل من، همسرتان را سرزنش نمی کنید.
در یک ارتباط تحقیرآمیز، پای مباحث گذشته به میان می آید، ارتباط مؤثر و صمیمی به موضوع موجود و در حال حاضر توجه دارد.
ارتباط تحقیر آمیز: شب عید هم رفتیم خونه ... همین کار رو کردی
پارسال هم ...
چند سال پیش هم همینجوری بودی ...
با مراجعه به گذشته پیام ( تو بدی، تو بدی) را به همسرمان می دهیم.
در واقع می گوییم: تو بدی و همیشه هم بد بودی و بهتر هم نمی شوی.
وقتی مقایسه منفی نمی کنید، به همسرتان احساس بدی نمی دهید.
هدف کمک به همسر شما است، هدف این نیست که او را بیازارید.
و هدف این است که مشکلی را از میان بردارید.
هدف بی اعتمادی و ضدیت با همسر نیست.
مقایسه منفی هرگز مشکلی را از میان بر نمی دارد.
تنها کار مقایسه منفی مجازات کردن و حمله نمودن است.
مثال: داداشم رو ببین برای زنش چیکار می کنه
خواهرت رو ببین شوهرش براش ... خریده، خدا شانس بده.
پیام عبارات تهدید آمیز (تو بد هستی و من می خواهم تو را مجازات کنم.)
مثال: اگر خونه خواهرت رفتی دیگه برنگرد.
اگر فلان کار رو انجام ندی من هم دیگه خونه مامانت نمیام.
اگر با من ... نیایی
همه این ها پیام تو بد هستی دارند و شما قصد عمدی برای ناراحت کردن همسر را در این گفته ها اعلام می کنید، با این کار روابط شما به هم می ریزد.
بیان احساس برای جهت دادن است.
وقتی که از احساسات خود به عنوان یک اسلحه استفاده کنید صدایتان بلند و خشن می شود، تهدید آمیز و خصمانه می شود.
اما وقتی احساستان را به آرامی بیان کنید همسرتان می تواند از احساس شما آگاه شود و تحت تأثیر جنبه های منفی کلافه نشود.
تماس چشمی را فراموش نکنید.
به هنگام گوش دادن سرتان را تکان دهید و نشان دهید که دارید به حرف های همسرتان گوش می کنید.
متناسب با حرف های همسرتان عکس العمل نشان دهید.
به اندازه کافی صحبت کنید. هم موقعیت ، هم فکر و احساستان و نیازتان را مطرح کنید. همسر شما نمی تواند ذهن شما را بخواند. درخواست خود را کامل بیان کنید.
اگر حرف همسرتان را متوجه نمی شوید از او سوال کنید به جای طعنه زدن
مثال: به جای اینکه بگوییم چرا این جوری به من نگاه می کنی
بپرسید: آیا چیزی شما را ناراحت کرده؟
من این طوری برداشت می کنم که می خوای چیزی بگی، درسته؟
خوشبختی را در خانه خود جستجو کنید.
خیلی زود آن را پیدا می کنید.
نویسنده: زهرا طباطبایی
پدر و مادر نقش مهم و تعیین کننده ای در رفتار و عملکرد فرزندان به ویژه در سنین کودکی و نوجوانی دارند به همین سبب نوع رفتار و انتخاب سبک تربیتی توسط والدین تاثیر به سزایی در پرورش و حتی آینده ی فرزندان می گذارد .
در هر خوانواده ای پدر و مادر ممکن است در مورد روحیات و توانایی ها و استعداد ها و حتی عکس العمل های فرزند تصوراتی داشته باشد و بر این اساس رفتار و انتظارات خود را نسبت به کودک یا نوجوانشان تعیین کنند . ولی گاهی این انتظارات ممکن است درست نباشد و فرزندان را تحت فشار روحی وروانی قرار دهد و باعث بروز مشکلات و اختلالاتی در عملکرد آنان شود .
دو نوع رفتار تربیتی ای که والدین به اشتباه به کار می برند عبارتند از :
*والدینی که تربیت مستبدانه را به کار می گیرند به قدری پر توقع هستند که انتظار دارند حتی زمانی که فرزندشان مایل نیست ، از آنان اطاعت کند و دستورات آنها را اجرا نماید.
چنین والدینی به ندرت با کودک یا نوجوانشان مبادله فکری میکنند و حتی به مقایسه فرزندشان با دیگران می پردازند و انتظار دارند بی چون و چرا به حرف بزرگتر گوش دهند.
اگر کودک یا نوجوان نافرمانی کند ، به خشونت و تنبیه متوسل میشوند. در چنین روشی تنها به درخواستهای پدر و مادر توجه میشود؛ و ابراز وجود و استقلال کودک سرکوب میشود.
*والدینی که تربیت سهل گیرانه دارند توقعات چندانی ندارند و هیچ گونه کنترلی تحمیل نمیکنند.
فرزندان مجبور نیستند شیوههای خوب را یاد بگیرند یا کارهای خانه را انجام دهند و یا اینکه به توانایی خود اطمینان ندارند که بتوانند رفتار کودک و نوجوان را کنترل کنند .
-به کار بردن تربیت مستبدانه و سهل گیرانه و یا حتی قرار گرفتن کودک در شرایطی مثل دعوا و اختلافات خانوادگی ، باعث می شود که فرزندان برای انجام کارهایشان دچار استرس زیادی شوند که در صورت عدم توجه و رسیدگی به مشکل استرس و ادامه ی نوع سبک رفتاری / تربیتی اشتباه والدین ، کودک و یا نوجوان ممکن است دچار مشکلات تغذیه ای نیز بشود .
مثلا کودک یا نوجوان :
نویسنده: بهنوش ده آرا
افرادی که دچار اختلال وسواس فکری – عملی هستند افکار ، میل شدید ، یا تصاویر عود کننده و مداومی را تجربه می کنند به همین خاطر برای اینکه این وسواس فکری را نادیده بگیرند یا متوقف کنند می کوشند با پرداختن به فکر یا عملی دیگر آن را بی اثر کنند . این رفتار یا عمل ذهنی مکرر بر طبق مقررات خشک انجام می گیرد به طوری که فرد احساس می کند مجبور به انجام دادن آن است و دچار اضطراب می شود.
وسواس فکری – عملی باعث می شود که افراد در انجام فعالیت ها و عملکرد های روزانه دچار مشکل شوند و اضطراب می تواند در عود و یا تکرار رفتار وسواسی موثر باشد .
برخی از رفتارها و حرکات وسواسی می تواند مشکلاتی در رابطه جنسی فرد ایجاد کند که عبارتند از :
مهمترین نکته در رابطه ی زناشویی این است که برای دو طرف رابطه ( زن و مرد ) لذت و رضایتمندی ایجاد شود . ولی فردی که دارای مشکل وسواس فکری – عملی است بخاطر افکار و رفتاری که به شکل وسواسی انجام می دهد ممکن است به رابطه ی جنسی / زناشویی تمایلی نداشته باشد و یا اینکه لذت چندانی نمی برد و احساس میکند که مجبور به انجام این کارها و رفتارهای تکراری است به همین خاطر ممکن است فردی که دارای این اختلال است همسر و یا شریک جنسی اش نیز از این گونه اعمال او ابراز نارضایتی کند و آن ها دچار مشاجره و مشکلاتی در این زمینه شوند .
نویسنده: بهنوش ده آرا
شاید تا به حال فردی را دیده باشید که بدون علت موجه ای دیگران یا شخص خاصی را می زند و یا این کار جزو رفتار همیشگی او شده ، در مواردی ممکن است فرد از این کار ابراز پشیمانی و یا نارضایتی کند ولی نتواند جلوی تکرار مجدد آن را بگیرد به همین خاطر او دچار مشکلاتی در روابط خانوادگی ، زناشویی ، دوستان و ...می شود .
دست بزن داشتن تنها مختص افراد بزرگسال نیست بلکه کودکانی هستند که همیشه اطرافیان و والدین آن ها از اینکه کودک دست بزن دارد نارضایتی دارند و نگران هستند .
رفتار زدن دیگران جزو رفتارهای آسیب رسان محسوب می شود و بروز هر نوع رفتاری در انسان علتی دارد به همین خاطر باید به بررسی علل اینگونه رفتار پرداخته شود .
دلایلی که می توان برای افرادی با رفتار (دست بزن داشتن ) در نظرگرفت عبارتند از:
اعمال آن ها از پیش برنامه ریزی شده نیستند و بعد از انجام اعمالی مثل زدن دیگران احساس ناراحتی زیادی می کنند و محتمل پیامد های میان فردی یا شغلی می شوند ، یا ممکن است متحمل عواقب مالی یا قانونی شوند .افراد مبتلا به این اختلال اغلب اختلال شخصیت مانند ضد اجتماعی – مرزی – اختلال مصرف مواد مخصوصا الکل و اختلالات شناختی همزمان دارند .
با توجه به علل گفته شده توصیه می شود این افراد برای رفع مشکل از روانشناس کمک بگیرند .
نویسنده: بهنوش ده آرا
بسیاری ازخانم ها از مطالبی که به آقایان گوشزد می کند که باید با آنها چگونه برخورد کنند بسیار خوشحال می شوند و مشتاقانه این چنین مطالبی را دنبال می کنند .اما به نظر می رسد با چنین پیام هایی روز به روز زنان نقش منفعل تری اتخاذ می نمایند .
اگر یک خانم نقش خودش را فعال بداند همسرش را تحت فشار برای یادگیری خواسته هایش نمی گذارد .
در اکثر موارد زنان شکایت می کنند که چرا همسرانمان به اندازه ی ما سمینار نمی روند؟ کتاب نمی خوانند و مشاوره نمی گیرند؟
بارها شاهد آن بوده ام که خانم ها در جریان مشاوره به همسرشان می گویند :
یادبگیر ... روانشناس هم می گوید زن نیاز به صحبت و عشق دارد..... و سپس ناراحت و متعجب می شوند که چرا همسرانشان دیگر آنها را برای مشاوره همراهی نمی کنند ؟!
زنان می تواند آنچه را می خواهند برای خود خلق کنند .
بنابراین با شناخت و تلاش از راه درست (فارغ از قهر و تهدید و فشار) برای رسیدن به خواسته ها می توان بسیاری از دلگیری های زنانه را بدون دخالت و آگاه سازی مردان رفع نمود و رفتارهای مورد نظر را با دانش و صبوری در آنها ایجاد کرد .
به وفور شاعر مرد می شناسیم که در وصف حال و روز بانوان شعر گفته اند اما آیا به همان تعداد شاعر زن نیز داریم که در وصف دل نازکی و دل تنگی های مردان شعر گفته باشند ؟؟
وقت آنست که خانم ها آستین ها را بالا بزنند !
نویسنده: مریم غفار